03-26-2012، 07:09 PM
درود
عکس زیر رو ببینید :
متاسفانه بعضی از دشمنان تاریخ روی اینجور عکس ها تبلیغان انحرافی میکنن که کوروش بزرگ مردم اون رو به عنوان خدا میپرستن !
منم سجده میکنم و باز هزاران بار مقبره کوروش رو ببینم بازم سجده میکنم , سجده نمیکنم بخاطر این که کوروش بزرگ خداست بخاطر اینکه یاور عدالت پیامبر خدا بزرگ مرد پارسی کسی که غرور و افتخار رو به من اموخت.
در تخت جمشید برید نمادی از بی عدالتی خدا نشناسی جاهلیت نمیبینید من یک پارسی به کوروش بزرگ افتخار میکنم چون بزرگ مردی بود که :
کورش در تورات : خداوند درباره کورش می گوید که او شبان من است و هر چه او کند آن است که من خواسته ام . منم ( خداوند ) که او ( کورش ) را از جانب مشرق بر انگیختم تا عدالت را روی زمین برقرار کند . من امتها را تسلیم وی میکنم و او را بر پادشاهان سروری میبخشم و ایشان را مثل غبار به شمشیر وی و مانند کاهی که پراکنده شود به کمال او تسلیم می کنم . من کورش را به عدالت بر انگیختم و تمامی راهها را در پیش رویش استوار خواهم ساخت . منم که شاهین خود را ( کورش ) را از جانب مشرق فرا خواندم و دوران عدالت را نزدیک آوردم . خداوند کورش را برگزید و فرماندار جهانش کرده است . بازوی او را بر کلدانیها فرو خواهد آورد و راه او را همجه هموار خواهد ساخت . در سال اول سلطنت کورش پادشاه پارس کلام خدا کامل شد . خداوند روح کورش پادشاه فارس را برانگیخت تا در تمامی سرزمینها خود فرمانی صادر کند که ( یهوه ) خدای آسمانها تمام ممالک زمین را بر من داده است و امر داده است خانه برای او در اورشلیم بنا کنم . پرفسور گیریشمن : باستان شناس فرانسوی میگوید کمتر پادشاهی است که پس از خود چنین نام نیکی باقی گذاشته باشد . کورش سرداری بزرگ و نیکوخواه بود . او آنقدر خردمند بود که هر زمانی کشور تازه ای را تسخیر می کرد به آنها آزادی مذهب میداد و فرمانروای جدید را از بین بومیان آن سرزیمن انتخاب مینمود . او شهر ها را ویران نمی نمود و قتل عام و کشتار نمی کرد . ایرانیان کورش را پدر و یونانیان که سرزمینشان بوسیله کورش تسخیر شده بود وی را سرور و قانونگذار می نامیدند و یهودیان او را مسیح خداوند می خوانند کنت دوگوبینو سفیر اسبق فرانسه در تهران :تا کنون هیچ انسانی موفق نشده است اثری را که کورش در تاریخ جهان باقی گذاشت - در افکار میلیونها مردم جهان بوجود آورد . من اذعان میدارم که اسکندر و سزار و کورش که سه مرد اول جهان شده اند کورش در صدر انها قرار دارد . و تا کنون کسی در جهان بوجود نیامده است که بتواند با او برابری کند و او همانطور که در کتابهای ما آمده است مسیح خداوند است .
افلاطون :
کورش سرداری بزرگ بود . در زمان او ایرانیان از آزادی برخوردار بودند و بر بسیاری از ملتهای دیگر فرمانروایی می نمودند . بعلاوه او به همه مللی که زیر فرمانروایی او بودند آزادی می بخشید و همه او را ستایش مینمودند . سربازان او پیوسته برای وی آماده جانفشانی بودند و به خاطر او از هر خطری استقبال میکردند . ویل دورانت : تاریخ نویس نامدار آمریکایی . کورش از افرادی بوده که برای فرمانروایی آفریده شده بود . به گفته امرسون همه از وجود او شاد بودند . روش او در کشور گشایی حیرت انگیز بود . او با شکست خوردگان با جوانمردی و بزرگواری برخورد می نمود . بهمین دلیل یونانیان درباره او داستهای بیشماری نوشته اند و او را بزرگترین جهان قهرمان پیش از اسکندر مینامند . او کرزوس را پس از شکست از سوختن در میان هیزمهای آتش نجات داد و بزرگش داشت و او را مشاور خود ساخت و یهودیان در بند را آزاد نمود .کلمان هوار - خاورشناس بزرگ فرانسوی :
در سال 558 قبل از میلاد بر تخت پادشاهی ایران جلوس کرد . وی با فتوحاتی ناگهانی و شگفت انگیز امپرتوری و شاهنشاهی پهناوری را از خود بر جای گذاشت که تا آن روزگار کسی به دنیا ندیده بود . کورش سرداربزرگ و سرآمد دنیای آن روزگار بود . او اقوام مختلف را مطیع خود کرد . او اولین دولت مقتدر و منظم را در جهان پایه ریزی کرد . برای احترام به مردمان کشورهای دیگر معابدشان را بازسازی کرد . وی پیرو دین یکتا پرستی مزدیسنا زرتشت بود . ولی به هیچ عنوان دین خود را بر ملل مغلوب تحمیل ننمود . کورش کبیر اسطوره ملی ایران و حتی جهان از آموزه های زرتشت درس گرفت و راه وی را در گسترش آزادی و انسانیت ادامه داد . پسندیده است سخنانی که بزرگان درباره زرتشت گفته اند را مروری بکنیم :درباره زرتشت بزرگان چه گفته اند : در باره زمان زایش اشو زرتشت گفته های بسیاری است که هنوز هیچ کس نتوانسته است زمان دقیقی ارائه دهد : تاریخ تمدن ویل دورانت : چند قرن قبل از میلاد مسیح پیامبری در ایران - وئجه به معنی وطن آریاییی ها ظهور کرد که مردم او را زره توشتره ( زرتشت ) نامیدند ولی یونانیان از تلفظ این اسم عاجز بودند به همین دلیل به او ( zoroaster ) گفتند که بروسوس یونانی زرتشت را در حدود 2000 سال پیش از میلاد تخمین زده است .
هاشم رضی در کتاب گنجینه اوستا : زمان پیدایش زرتشت طبق گفته هایی به دوره پادشاهی کیانیان بازمیگردد ( بیش از 6000 سال پیش )
پروفسور شیلر و مسیو دیمارگان فرانسوی : که از باستانشناسان فرانسوی هستند در حفریاتی که از شوش - بابل - نینوا بدست اورده اند و به
خط میخی نوشته شده است زمان زرتشت را به 7000 الی 8000 سال پیش از میلاد تخمین زده اند و پادشاهان آنجا را زرتشتی خوانده است .
پلینی یا پلینیوس بزرگ رومی : که از مورخین مشهور یونان است زمان زایش زرتشت را قبل از حضرت موسی خوانده است .
شاگردان افلاطون ( اودوکسوس و ارسطاطالیس ) : در کتاب تاریخ طبیعی نوشته اند : آیین مغ ها زرتشتی از عالیترین و مفیدترین فلسفه های بشریت بوده که به بیش از 6000 سال پیش از افلاطون بازمیگردد . (افلاطون در سال 427 قبل از میلاد متولد شد و در سال 347 قبل از میلاد درگذشت ) یعنی در حدود 6420 سال پیش .
ارسطو: که سایر مورخین یونانی از وی سندیت گرفته اند و از شاگردان افلاطون بوده و دوست و مربی اسکندر نیز بوده و در سال 384 پیش از میلاد تولد یافته زمان ظهور اشو زرتشت را 9600 سال قبل از مسیح می داند .
هرمدروس :از شاگردان ارشد افلاطون - زرتشت را به بیش از 5000 سال قبل از شروع جنگ "ترویا" نامیده است .
سوئیداس یونانی : که از مورخین یونان است و در سال 970 میلادی بسر میبرده زمان زرتشت که از او به عنوان دانای پارس و ماد نام برده را به 5000 سال پیش از جنگ ترویا میداند .
پرفسور هانری ماسه - رنه گروسه در کتاب تاریخ تمدن ایران : زرتشت اولین شخصی است که پایه های یکتا پرستی را در جهان بنیان نهاد .
فرهنگ پارسی عمید : نخستین پیام آور صلح و خرد و اندیشه جهان که تاریخ زیستن او را از حدود قرن هفتم قبل از میلاد تا 1735 قبل از میلاد تخمین زده اند که هنوز هیچ تاریخ شناسی نتواسته است از زمان او آگاهی پیدا کند . او ایرانیان را به پرستش خدا یگانه دعوت کرد . نام پدرش پورشسب و نام مادرش دغدو . که گفته اند یکی از دلایل بوجود آمدن بزرگترین امپراتوری تاریخ در زمان شاهنشاهی هخامنشیان گرویدند پادشاهان آن زمان به دین زرتشتی بوده است .
ویل دورانت تاریخ نگار امریکایی :ولی اخیرا طبق نظریه ای زمان زرتشت را به 1000 تا 600 قبل از میلاد نسبت داده اند . این نظریه زمانی به اثبات خواهد رسید که ویشتاسب که به گفته هایی از پادشاهان کیانی بوده (6000 سال پیش ) همان پدر داریوش کبیر ( 2600 سال پیش ) باشد . در غیر این صورت باطل است
در مورد شخصیت زرتشت و رسالت بزرگ اش که برای ایرانیان هدیه آورد اینچنین میگویند : پرفسور جان هینلز : دین زرتشت را باید نخستین دین آزادی انسانها و حقوق بشر در جهان خواند . هومباخ: درگاتها این سرودهی باشکوه زردشت، یک آفریدگار یافت میشود که اهورامزدای نیک خواه و خیراندیش است. آموزش های او برترین آموزشهای نیک و برجسته درراه یک زندگی پاک و آراسته و درست و شایسته است که بازدههای درخشان آن نیک آشکار میباشد.اورا میتوان یک استاد مهر و پاکدلی خواند که جز درراه راستی و درستی گام ننهاد و از اهورامزدا جز خوشبختی مردمان روی زمین را نخواست
توماس هاید: این نویسنده بزرگ انگلیسی درباره زرتشت می گوید: که در آن منش او را سخت میستاید و اورا اندیشمندی بزرگ به شمار میآورد. او مینویسد که خداوند زرتشت را برای مردم ایران برگزید، زیرا ایرانیان از یک آگاهی بزرگی درباره خداوند برخوردار بودند. این مردم با خرد، سزاوار مرد خردمندی چون زردشت بودند.وتین آمریکایی: زردشت از همه نگرها ستودنی است، بیگمان مسیح پیرو او بوده واز اندیشه او بهره گرفته است. سه سخن رسا و روان و شکوهمند او: پندار نیک –گفتار نیک- کردار نیک، پایه و بنیاد همه دینها ست و هیچ خردمندی نتوانسته است چیزی بر آن بیفزاید. گوته: دانشمند بلند آوازه آلمانی، سخت فریفته گفتار و سرودههای زرتشت بود و اورا مردی بسیار بزرگ و نوشتههایش را شکوهمند بازنمود کرده است. گوته، زرتشت را خردمندی به شمار میآورد که جهان خرد کمتر همانند اورا به خود دیده است. او در همه جا از کسی نام میبرد که هماره دراندیشه خوشبختی و آسایش مردم بوده است و جز راستی و پاکدلی سخن نگفته است.
جکسون: بودا و کنفوسیوس و سقراط که جویندگان نور و فروغ و روشنایی بودند. از پایههایی بلند و سرکشیده برخوردار بودند، ولی باید پذیرفت که زردشت از همه آنها بالاتر و والاتر وارزشمندتر بود. او بی گمان یکی از آموزگاران بزرگ خاوربه شمار میآید.
التهیم: سرودههایی به این ژرفنایی واستادی و با روانی بیهمانند دراین دوران تنها از کسانی برمیآید که نیک پرورش یافته باشند و از خانوادة نژادهای باشند که از آموزش و پرورش نیک برخوردار باشند. سرودهای زرتشت از یک مایه بنیادین بینشمندی و ادبی کم مانند بهرهور است که با دوران هند و اروپایی پیوندی ناگسستنی دارند. بی پروا میتوان گفت که درونمایه گاتها از یک گفتار جهان برین برخوردار است که به اندیشه این مرد بزرگ رخنه کرده و درآن جای گرفته است. زرتشت اندیشمندی یکتا و بیهمتا و درشناسایی و روشننگری بسیار برجسته و والا بود. از این رو پیشوای بی چون وچرای کسانی شد که با ژرفبینی و ژرف نگری به جهان نگریستند و پایهگزار بینشمندی شدند.
پروفسور میه: فروزههای ایرانیان باستان ستایش آمیزند. ولی باید دانست که انگیزه آنها ، آموزشهای نیک خواهانه و مردمی زردشت میباشد.
زردشت از منشی والا برخوردار بود که توانست بر دل مردم رخنه نماید وآنها را به سوی خود و آفریدگار مهربان و نیک خواهش بکشاند.
هرتسفیلد: پشتکار و کوششهای خستگیناپذیر، از فروزههای درخشان ایرانیان میباشد که برپایه راستی و درستی استوار شده است که همه آنها پرتوی از آیین شکوهمند و پرفروغ زردشت است.نیچه- فیلسوف آلمانی : زردشت بزرگترین پیامبر هوشمند و تیزهوشی است که پایههای گسترده اندیشه سازنده و مردمیش تاکنون برای باختر استوارترین ستون زندگی بوده است. اندیشه زردشت آموزشهای بزرگی برای نیک زندگی کردن، نیک در پیوند بودن، نیکرفتار داشتن ونیک سخن گفتن و بالاتر از همه، چگونه ارج و ارزش نهی به دیگران است. او هیچگاه در هیچ سخنش از به کاربردن پیدرپی «راستی و درستی» خودداری نکرده وپیوسته همه مردم را بدین سو خوانده است. در سخن زردشت، شکوهی یافت میشود که در کمتر سخنی میتوان یافت. پرفسور دکتر گیگر : به راستی هیچ قومی از اقوام باستانی خاور زمین قدرت حفظ و صحت کیش خویش را مانند زرتشتیان نداشته اند و این خود از تاثیر حقیقت این مذهب است که در عین حقیقت بدون نقصانی در اصول باقی مانده است . در همه تفتیشاتی که در طول زندگی کرده ام هیچ آیینی و قومی را مانند زرتشتیان در یکتاپرستی - خداشناسی - آزاد منشی - پاکی و حقیقت ندیده ام . چه خوشبخت است قومی که این آیننشان است . دکتر ویت نی : مذهب زرتشتی یکی از اقوام برتین هایی است که کره ارض را متنعم نموده است . آنکه از حیث مراتب فیلسوفانه و روحانی و جسمانی و پاکی صوری و معنوی دعوی اصالت نجابتش محل توجه است مذهبش زرتشتی است .
نمونه ای از فرهتگ ایرانی و آنچه که در گذشته تا قبل از یورش تازیان به ایران رایج بود از یسنا - های دهم - بند شانزدهم :
برای پنج چیز هستم برای پنچ چیز نیستم برای اندیشه نیک هستم برای اندیشه بد نیستم برای گفتار نیک هستم برای گفتار بد نیستم برای کردار نیک هستم برای کردار بد نیستم برای فرمانبردای هستم برای نافرمانی نیستم برای راستی هستم برای دروغ نیستم
در انتها به چند جمله زیبا از کوروش بزرگ تایپک رو به پایان میرسونم :
همواره نگهبان کیش یزدان باش، اما هیچ قومی را وادار مکن که از کیش تو پیروی کند و پیوسته به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیش که میل دارد پیروی کند.
***
فرمان دادم بدنم را بدون تابوت ومومیایی به خاک سپارند
تـا تـکــه تـکــه ی بـدنـم قـسـمـتـی از خـاک ایـران شــود
***
منم کورش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابـِل، شاه سومر و اَکـَد...، شاه چهار گوشه ی جهان
***
ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاه های مقدسش قلب مرا تکان داد
***
من برای صلح کوشیدم
***
من برده داری را بر انداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم.
***
فرمان دادم که همه ی مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند
***
فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.
درود بر خداوند بزرگ و درود بر پیامبر خدا کوروش بزرگ
عکس زیر رو ببینید :
متاسفانه بعضی از دشمنان تاریخ روی اینجور عکس ها تبلیغان انحرافی میکنن که کوروش بزرگ مردم اون رو به عنوان خدا میپرستن !
منم سجده میکنم و باز هزاران بار مقبره کوروش رو ببینم بازم سجده میکنم , سجده نمیکنم بخاطر این که کوروش بزرگ خداست بخاطر اینکه یاور عدالت پیامبر خدا بزرگ مرد پارسی کسی که غرور و افتخار رو به من اموخت.
در تخت جمشید برید نمادی از بی عدالتی خدا نشناسی جاهلیت نمیبینید من یک پارسی به کوروش بزرگ افتخار میکنم چون بزرگ مردی بود که :
کورش در تورات : خداوند درباره کورش می گوید که او شبان من است و هر چه او کند آن است که من خواسته ام . منم ( خداوند ) که او ( کورش ) را از جانب مشرق بر انگیختم تا عدالت را روی زمین برقرار کند . من امتها را تسلیم وی میکنم و او را بر پادشاهان سروری میبخشم و ایشان را مثل غبار به شمشیر وی و مانند کاهی که پراکنده شود به کمال او تسلیم می کنم . من کورش را به عدالت بر انگیختم و تمامی راهها را در پیش رویش استوار خواهم ساخت . منم که شاهین خود را ( کورش ) را از جانب مشرق فرا خواندم و دوران عدالت را نزدیک آوردم . خداوند کورش را برگزید و فرماندار جهانش کرده است . بازوی او را بر کلدانیها فرو خواهد آورد و راه او را همجه هموار خواهد ساخت . در سال اول سلطنت کورش پادشاه پارس کلام خدا کامل شد . خداوند روح کورش پادشاه فارس را برانگیخت تا در تمامی سرزمینها خود فرمانی صادر کند که ( یهوه ) خدای آسمانها تمام ممالک زمین را بر من داده است و امر داده است خانه برای او در اورشلیم بنا کنم . پرفسور گیریشمن : باستان شناس فرانسوی میگوید کمتر پادشاهی است که پس از خود چنین نام نیکی باقی گذاشته باشد . کورش سرداری بزرگ و نیکوخواه بود . او آنقدر خردمند بود که هر زمانی کشور تازه ای را تسخیر می کرد به آنها آزادی مذهب میداد و فرمانروای جدید را از بین بومیان آن سرزیمن انتخاب مینمود . او شهر ها را ویران نمی نمود و قتل عام و کشتار نمی کرد . ایرانیان کورش را پدر و یونانیان که سرزمینشان بوسیله کورش تسخیر شده بود وی را سرور و قانونگذار می نامیدند و یهودیان او را مسیح خداوند می خوانند کنت دوگوبینو سفیر اسبق فرانسه در تهران :تا کنون هیچ انسانی موفق نشده است اثری را که کورش در تاریخ جهان باقی گذاشت - در افکار میلیونها مردم جهان بوجود آورد . من اذعان میدارم که اسکندر و سزار و کورش که سه مرد اول جهان شده اند کورش در صدر انها قرار دارد . و تا کنون کسی در جهان بوجود نیامده است که بتواند با او برابری کند و او همانطور که در کتابهای ما آمده است مسیح خداوند است .
افلاطون :
کورش سرداری بزرگ بود . در زمان او ایرانیان از آزادی برخوردار بودند و بر بسیاری از ملتهای دیگر فرمانروایی می نمودند . بعلاوه او به همه مللی که زیر فرمانروایی او بودند آزادی می بخشید و همه او را ستایش مینمودند . سربازان او پیوسته برای وی آماده جانفشانی بودند و به خاطر او از هر خطری استقبال میکردند . ویل دورانت : تاریخ نویس نامدار آمریکایی . کورش از افرادی بوده که برای فرمانروایی آفریده شده بود . به گفته امرسون همه از وجود او شاد بودند . روش او در کشور گشایی حیرت انگیز بود . او با شکست خوردگان با جوانمردی و بزرگواری برخورد می نمود . بهمین دلیل یونانیان درباره او داستهای بیشماری نوشته اند و او را بزرگترین جهان قهرمان پیش از اسکندر مینامند . او کرزوس را پس از شکست از سوختن در میان هیزمهای آتش نجات داد و بزرگش داشت و او را مشاور خود ساخت و یهودیان در بند را آزاد نمود .کلمان هوار - خاورشناس بزرگ فرانسوی :
در سال 558 قبل از میلاد بر تخت پادشاهی ایران جلوس کرد . وی با فتوحاتی ناگهانی و شگفت انگیز امپرتوری و شاهنشاهی پهناوری را از خود بر جای گذاشت که تا آن روزگار کسی به دنیا ندیده بود . کورش سرداربزرگ و سرآمد دنیای آن روزگار بود . او اقوام مختلف را مطیع خود کرد . او اولین دولت مقتدر و منظم را در جهان پایه ریزی کرد . برای احترام به مردمان کشورهای دیگر معابدشان را بازسازی کرد . وی پیرو دین یکتا پرستی مزدیسنا زرتشت بود . ولی به هیچ عنوان دین خود را بر ملل مغلوب تحمیل ننمود . کورش کبیر اسطوره ملی ایران و حتی جهان از آموزه های زرتشت درس گرفت و راه وی را در گسترش آزادی و انسانیت ادامه داد . پسندیده است سخنانی که بزرگان درباره زرتشت گفته اند را مروری بکنیم :درباره زرتشت بزرگان چه گفته اند : در باره زمان زایش اشو زرتشت گفته های بسیاری است که هنوز هیچ کس نتوانسته است زمان دقیقی ارائه دهد : تاریخ تمدن ویل دورانت : چند قرن قبل از میلاد مسیح پیامبری در ایران - وئجه به معنی وطن آریاییی ها ظهور کرد که مردم او را زره توشتره ( زرتشت ) نامیدند ولی یونانیان از تلفظ این اسم عاجز بودند به همین دلیل به او ( zoroaster ) گفتند که بروسوس یونانی زرتشت را در حدود 2000 سال پیش از میلاد تخمین زده است .
هاشم رضی در کتاب گنجینه اوستا : زمان پیدایش زرتشت طبق گفته هایی به دوره پادشاهی کیانیان بازمیگردد ( بیش از 6000 سال پیش )
پروفسور شیلر و مسیو دیمارگان فرانسوی : که از باستانشناسان فرانسوی هستند در حفریاتی که از شوش - بابل - نینوا بدست اورده اند و به
خط میخی نوشته شده است زمان زرتشت را به 7000 الی 8000 سال پیش از میلاد تخمین زده اند و پادشاهان آنجا را زرتشتی خوانده است .
پلینی یا پلینیوس بزرگ رومی : که از مورخین مشهور یونان است زمان زایش زرتشت را قبل از حضرت موسی خوانده است .
شاگردان افلاطون ( اودوکسوس و ارسطاطالیس ) : در کتاب تاریخ طبیعی نوشته اند : آیین مغ ها زرتشتی از عالیترین و مفیدترین فلسفه های بشریت بوده که به بیش از 6000 سال پیش از افلاطون بازمیگردد . (افلاطون در سال 427 قبل از میلاد متولد شد و در سال 347 قبل از میلاد درگذشت ) یعنی در حدود 6420 سال پیش .
ارسطو: که سایر مورخین یونانی از وی سندیت گرفته اند و از شاگردان افلاطون بوده و دوست و مربی اسکندر نیز بوده و در سال 384 پیش از میلاد تولد یافته زمان ظهور اشو زرتشت را 9600 سال قبل از مسیح می داند .
هرمدروس :از شاگردان ارشد افلاطون - زرتشت را به بیش از 5000 سال قبل از شروع جنگ "ترویا" نامیده است .
سوئیداس یونانی : که از مورخین یونان است و در سال 970 میلادی بسر میبرده زمان زرتشت که از او به عنوان دانای پارس و ماد نام برده را به 5000 سال پیش از جنگ ترویا میداند .
پرفسور هانری ماسه - رنه گروسه در کتاب تاریخ تمدن ایران : زرتشت اولین شخصی است که پایه های یکتا پرستی را در جهان بنیان نهاد .
فرهنگ پارسی عمید : نخستین پیام آور صلح و خرد و اندیشه جهان که تاریخ زیستن او را از حدود قرن هفتم قبل از میلاد تا 1735 قبل از میلاد تخمین زده اند که هنوز هیچ تاریخ شناسی نتواسته است از زمان او آگاهی پیدا کند . او ایرانیان را به پرستش خدا یگانه دعوت کرد . نام پدرش پورشسب و نام مادرش دغدو . که گفته اند یکی از دلایل بوجود آمدن بزرگترین امپراتوری تاریخ در زمان شاهنشاهی هخامنشیان گرویدند پادشاهان آن زمان به دین زرتشتی بوده است .
ویل دورانت تاریخ نگار امریکایی :ولی اخیرا طبق نظریه ای زمان زرتشت را به 1000 تا 600 قبل از میلاد نسبت داده اند . این نظریه زمانی به اثبات خواهد رسید که ویشتاسب که به گفته هایی از پادشاهان کیانی بوده (6000 سال پیش ) همان پدر داریوش کبیر ( 2600 سال پیش ) باشد . در غیر این صورت باطل است
در مورد شخصیت زرتشت و رسالت بزرگ اش که برای ایرانیان هدیه آورد اینچنین میگویند : پرفسور جان هینلز : دین زرتشت را باید نخستین دین آزادی انسانها و حقوق بشر در جهان خواند . هومباخ: درگاتها این سرودهی باشکوه زردشت، یک آفریدگار یافت میشود که اهورامزدای نیک خواه و خیراندیش است. آموزش های او برترین آموزشهای نیک و برجسته درراه یک زندگی پاک و آراسته و درست و شایسته است که بازدههای درخشان آن نیک آشکار میباشد.اورا میتوان یک استاد مهر و پاکدلی خواند که جز درراه راستی و درستی گام ننهاد و از اهورامزدا جز خوشبختی مردمان روی زمین را نخواست
توماس هاید: این نویسنده بزرگ انگلیسی درباره زرتشت می گوید: که در آن منش او را سخت میستاید و اورا اندیشمندی بزرگ به شمار میآورد. او مینویسد که خداوند زرتشت را برای مردم ایران برگزید، زیرا ایرانیان از یک آگاهی بزرگی درباره خداوند برخوردار بودند. این مردم با خرد، سزاوار مرد خردمندی چون زردشت بودند.وتین آمریکایی: زردشت از همه نگرها ستودنی است، بیگمان مسیح پیرو او بوده واز اندیشه او بهره گرفته است. سه سخن رسا و روان و شکوهمند او: پندار نیک –گفتار نیک- کردار نیک، پایه و بنیاد همه دینها ست و هیچ خردمندی نتوانسته است چیزی بر آن بیفزاید. گوته: دانشمند بلند آوازه آلمانی، سخت فریفته گفتار و سرودههای زرتشت بود و اورا مردی بسیار بزرگ و نوشتههایش را شکوهمند بازنمود کرده است. گوته، زرتشت را خردمندی به شمار میآورد که جهان خرد کمتر همانند اورا به خود دیده است. او در همه جا از کسی نام میبرد که هماره دراندیشه خوشبختی و آسایش مردم بوده است و جز راستی و پاکدلی سخن نگفته است.
جکسون: بودا و کنفوسیوس و سقراط که جویندگان نور و فروغ و روشنایی بودند. از پایههایی بلند و سرکشیده برخوردار بودند، ولی باید پذیرفت که زردشت از همه آنها بالاتر و والاتر وارزشمندتر بود. او بی گمان یکی از آموزگاران بزرگ خاوربه شمار میآید.
التهیم: سرودههایی به این ژرفنایی واستادی و با روانی بیهمانند دراین دوران تنها از کسانی برمیآید که نیک پرورش یافته باشند و از خانوادة نژادهای باشند که از آموزش و پرورش نیک برخوردار باشند. سرودهای زرتشت از یک مایه بنیادین بینشمندی و ادبی کم مانند بهرهور است که با دوران هند و اروپایی پیوندی ناگسستنی دارند. بی پروا میتوان گفت که درونمایه گاتها از یک گفتار جهان برین برخوردار است که به اندیشه این مرد بزرگ رخنه کرده و درآن جای گرفته است. زرتشت اندیشمندی یکتا و بیهمتا و درشناسایی و روشننگری بسیار برجسته و والا بود. از این رو پیشوای بی چون وچرای کسانی شد که با ژرفبینی و ژرف نگری به جهان نگریستند و پایهگزار بینشمندی شدند.
پروفسور میه: فروزههای ایرانیان باستان ستایش آمیزند. ولی باید دانست که انگیزه آنها ، آموزشهای نیک خواهانه و مردمی زردشت میباشد.
زردشت از منشی والا برخوردار بود که توانست بر دل مردم رخنه نماید وآنها را به سوی خود و آفریدگار مهربان و نیک خواهش بکشاند.
هرتسفیلد: پشتکار و کوششهای خستگیناپذیر، از فروزههای درخشان ایرانیان میباشد که برپایه راستی و درستی استوار شده است که همه آنها پرتوی از آیین شکوهمند و پرفروغ زردشت است.نیچه- فیلسوف آلمانی : زردشت بزرگترین پیامبر هوشمند و تیزهوشی است که پایههای گسترده اندیشه سازنده و مردمیش تاکنون برای باختر استوارترین ستون زندگی بوده است. اندیشه زردشت آموزشهای بزرگی برای نیک زندگی کردن، نیک در پیوند بودن، نیکرفتار داشتن ونیک سخن گفتن و بالاتر از همه، چگونه ارج و ارزش نهی به دیگران است. او هیچگاه در هیچ سخنش از به کاربردن پیدرپی «راستی و درستی» خودداری نکرده وپیوسته همه مردم را بدین سو خوانده است. در سخن زردشت، شکوهی یافت میشود که در کمتر سخنی میتوان یافت. پرفسور دکتر گیگر : به راستی هیچ قومی از اقوام باستانی خاور زمین قدرت حفظ و صحت کیش خویش را مانند زرتشتیان نداشته اند و این خود از تاثیر حقیقت این مذهب است که در عین حقیقت بدون نقصانی در اصول باقی مانده است . در همه تفتیشاتی که در طول زندگی کرده ام هیچ آیینی و قومی را مانند زرتشتیان در یکتاپرستی - خداشناسی - آزاد منشی - پاکی و حقیقت ندیده ام . چه خوشبخت است قومی که این آیننشان است . دکتر ویت نی : مذهب زرتشتی یکی از اقوام برتین هایی است که کره ارض را متنعم نموده است . آنکه از حیث مراتب فیلسوفانه و روحانی و جسمانی و پاکی صوری و معنوی دعوی اصالت نجابتش محل توجه است مذهبش زرتشتی است .
نمونه ای از فرهتگ ایرانی و آنچه که در گذشته تا قبل از یورش تازیان به ایران رایج بود از یسنا - های دهم - بند شانزدهم :
برای پنج چیز هستم برای پنچ چیز نیستم برای اندیشه نیک هستم برای اندیشه بد نیستم برای گفتار نیک هستم برای گفتار بد نیستم برای کردار نیک هستم برای کردار بد نیستم برای فرمانبردای هستم برای نافرمانی نیستم برای راستی هستم برای دروغ نیستم
در انتها به چند جمله زیبا از کوروش بزرگ تایپک رو به پایان میرسونم :
همواره نگهبان کیش یزدان باش، اما هیچ قومی را وادار مکن که از کیش تو پیروی کند و پیوسته به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیش که میل دارد پیروی کند.
***
فرمان دادم بدنم را بدون تابوت ومومیایی به خاک سپارند
تـا تـکــه تـکــه ی بـدنـم قـسـمـتـی از خـاک ایـران شــود
***
منم کورش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه توانمند، شاه بابـِل، شاه سومر و اَکـَد...، شاه چهار گوشه ی جهان
***
ارتش بزرگ من به صلح و آرامی وارد بابل شد نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. وضع داخلی بابل و جایگاه های مقدسش قلب مرا تکان داد
***
من برای صلح کوشیدم
***
من برده داری را بر انداختم، به بدبختی آنان پایان بخشیدم.
***
فرمان دادم که همه ی مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند
***
فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.
درود بر خداوند بزرگ و درود بر پیامبر خدا کوروش بزرگ