09-05-2012، 04:34 PM
درود
متاسفانه بخاطر کیفیت پایین برنامه های tv ملت رووی اوردن به سریال های شبکه ماهواره ای
سریال جدیدی که شروع شده حریم سلطان بود در واقع بهش بگیم حرم سرا سلطان بهتر بود.
این سریال ترکی که پر هزینه ترین ریال شبکه ضد ایرانی gem tv چند شبه داره پخش میکنه
با دیدن این سریال خشم من بیشتر شد چرا و به چه علت ؟
متاسفانه هر جور که شده دارن تاریخ ما رو نابود میکنن فیلم 300 بعدشم این سریال
خوب شما شاید بگید ادم باید تحمل واقعیت ها رو داشته باشه
یکی از بزرگترین دلاوری و جنگ های طی تاریخ ایران در زمان عثمانی انجام شد و خیلی ها از ایرانی ها جانشون رو برای وطن از دست دادن.
همان های که برای همین خاک کشوری که داریم توش زندگی میکنیم جلوی عثمانی ها ایستادن و تا اخرین قطره خون جنگیدن.
نگاهی به تاریخ جنگ میکنیم:
در ۳۱ مرداد ۸۹۳ هجری خورشیدی میان سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم صفوی با ارتش عثمانی به فرماندهی سلطان سلیم یکم رخ داد. محّل این نبرد در دشت چالدران (در شمال آذربایجان) بود. در این جنگ نیروهای قزلباش که در حدود ۴۰ هزار تن بودند با سپاه حدود ۱۰۰ هزار نفری عثمانی جنگیدند و به دلیل کمی نفرات و نداشتن سلاح گرم از سپاه عثمانی شکست خوردند. این در حالی بود که ارتش عثمانی دارای توپخانه و تفنگهای انفرادی بود، ولی سربازان ایرانی با شمشیر، نیزه، و تیر و کمان میجنگیدند.
سربازان ایرانی بازم بدون اسلحه بدون توپ به سمت تجاوزگرهای عثمانی جنگیدند :
سلطان سلیم با سپاهی که تعداد آنرا در حدود صد هزار نفر نوشتهاند به سمت ایران حرکت کرد تا اینکه در اول رجب ۹۲۰ قمری (مرداد ۸۹۳) به دشت چالدران در شمال غربی خوی رسید و در آنجا اردو زد. موقعیت سوق الجیشی منطقه چالدران و عدم رویارویی با متجاوزان در دشت باز از مزیت سپاه ایرانیان بود. تعداد نفرات ایران را در این جنگ حدود چهل هزار نفر نوشتهاند. پیش از نبرد شاه اسماعیل و فرماندهان سپاه برای تعیین استراتژی نبرد تشکیل جلسه دادند. نور علی خلیفه لو و محمد خان استاجلو به دلیل آشنایی قبلی که از روشهای جنگی عثمانیان و قدرت ویرانگر توپخانه داشتند پیشنهاد کردند که قبل از انکه دشمن موفق به تکمیل آرایش دفاعی خود گردد حمله را از پشت به آنها آغاز کنند.این نظر کاملاً منطقی با مخالفت شاه اسماعیل و دورمیش خان استاجلو مواجه شد که البته نتیجه آن شکستی سخت و تلخ بود.
شاه اسماعیل به عثمانیان فرصت داد تا آرایش دفاعی خود را کامل کنند.دوازده هزار ینی چری مسلح به شمخال در پشت زنجیرهای از توپها قرار گرفتند مانعی که به صورت سدی تفوذ ناپذیر در مقابل سپاه ایران که بیشتر سواره نظام بودند قرار گرفت. با شروع جنگ جناح راست سپاه ایران جناح چپ عثمانیان را در هم کوبید و فرمانده آنها حسن پاشا نیز کشته شد. صلابت نخستین یورش سپاه ایران به حدی بود که سلطان سلیم لحظاتی پس از شروع در گیری به گمان اینکه کارش با شکستی برق آسا به اتمام رسیده در پی گریز از معرکه بود. کثرت سپاه عثمانیان و محدودیت فضای نبرد به حدی بود که سپاهیان سلطان سلیم برای رویارویی با ایرانیان پشت نیروهای خود مدتها به انتظار میایستادند.
با شروع به کار کردن توپها نتیجه جنگ به سرعت به نفع عثمانیان تغییر کرد. استفاده از توپخانه برای ایرانیان مصیبت بار بود. بسیاری از سپاهیان ایران و بسیاری از فرماندهان و صاحبان مناصب در معرکه کشته شدند و خود شاه اسماعیل نیز با فداکاری چند قزلباش جان سالم از معرکه به در برد. سلطان سلیم یکم پس از در هم شکستن سپاه صفوی به دلیل ترس از وجود تله به تعقیب سپاه ایران نپرداخت و تنها چند روز بعد به تبریز وارد شد. تلفات طرفین در جنگ چالدران ۲۷۶۵۴ هزار تن از ایران و ۴ هزار نفر از سپاه عثمانی کشته شدند.
با به کارافتادن توپها و کثرت نیروهای مهاجم نتیجه جنگ به سرعت به نفع عثمانیها تغییر کرد. بسیاری از سپاهیان ایران و بسیاری از فرماندهان و صاحبان مناصب که همراه با شاه اسماعیل و سربازان در عدم عبور دشمن و ورود آنان به وطن تا پای جان هم قسم شده بوند در معرکه کشته شدند. شاه اسماعیل نیز که به رغم اصرار سالاران و عالمان همراه- پس از خود دو فرمانده را به جانشینی اش انتخاب کرده و عازم جنگ شده بود در میدان نبرد با سوگند دادنش توسط شیخ شبستری به قرآن کریم و با فداکاری چند قزلباش به همراه ۸۵ نفر باقیمانده از کل ارتش ایران جان سالم از معرکه به در برد. سلطان سلیم پس ازعقب نشینی سپاه صفوی که به بهای کشته شدن بیش از چهارهزار نیروی عثمانی و از بین رفتن بخشی از توپخانه آن به دست آمد به دلیل ترس از وجود تله به تعقیب سپاه ایران نپرداخت و تنها چند روز بعد به تبریز وارد شد.
شاه اسماعیل چه فداکاری برای ایران کرد؟
وقتی عثمانی ها بعد از چند روز تبریر تصرف کردن و همسر شاه اسماعیل رو گرفتند ,شاه اسماعیل باز هم حاضر نشد یک سانت خاک ایران رو پس بدهد .
با به کارافتادن توپها و کثرت نیروهای مهاجم نتیجه جنگ به سرعت به نفع عثمانیها تغییر کرد. بسیاری از سپاهیان ایران و بسیاری از فرماندهان و صاحبان مناصب که همراه با شاه اسماعیل و سربازان در عدم عبور دشمن و ورود آنان به وطن تا پای جان هم قسم شده بوند در معرکه کشته شدند. شاه اسماعیل نیز که به رغم اصرار سالاران و عالمان همراه- پس از خود دو فرمانده را به جانشینی اش انتخاب کرده و عازم جنگ شده بود در میدان نبرد با سوگند دادنش توسط شیخ شبستری به قرآن کریم و با فداکاری چند قزلباش به همراه ۸۵ نفر باقیمانده از کل ارتش ایران جان سالم از معرکه به در برد. سلطان سلیم پس ازعقب نشینی سپاه صفوی که به بهای کشته شدن بیش از چهارهزار نیروی عثمانی و از بین رفتن بخشی از توپخانه آن به دست آمد به دلیل ترس از وجود تله به تعقیب سپاه ایران نپرداخت و تنها چند روز بعد به تبریز وارد شد.
جنگ چالدران نتایج زیادی داشت از جمله:
نخستین نتیجه جنگ جدا شدن همیشگی مناطق کردستان باختری (مناطق کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه کنونی) از ایران بود.
بسیاری از مردم شهرهای اهل سنت مانند بغداد و هرات بعد از جنگ چالدران به مذهب اهل سنت برگشتند و گماشتگان صفویه را کشتند.
شکسته شدن غرور و تعصب شیخ اسماعیل و درهم کوبیده شدن او در نتیجه در چشم هواداران خود از ارزش پیشین خود افتاد.
سلطان سلیم شهر تبریز را نیز تصرف کرد و سپاهیانش تبریز راکه آن زمان عروس شرق نامیده میشد به ویرانهای تبدیل کردند و همسر شاه اسماعیل را به عنوان گروگان به اسارت گرفتند.ولی به دلیل کمبود آذوقه و وحشت از یورش شاه اسماعیل که در حال بسیج سپاه عظیمی از عشایر سراسر ایران برای خروج عثمانی هابود مجبور به بازگشت شدند.
اما ضربه روحی ناشی از این شکست برای شاه اسماعیل خرد کننده بود به طوری که پس از آن هیچ گاه در هیچ جنگی به طور مستقیم فرمان دهی را به عهده نگرفت و در بسیار از موارد حتی از کارهای روزمره سلطنت نیز کناره میگرفت.وی که موفق به اسارت گرفتن حدود ۴ هزار سرباز و افسر عثمانی شده بود در مقابل امتیازاتی برای کشور از جمله آزادی برخی مناطق- آنان را به سلطان سلیم تحویل داد امابرای آزادی همسر خود خاک ایران را معامله نکرد و به اسارت وی تن در داد. تا پیش از این شاه اسماعیل هیچ گاه در هیچ جنگی شکست نخورده بود.این شکست در روحیه قزلباشان نیز به شدت اثر کرد و عقیده شکست ناپذیری شاه اسماعیل را در ذهن اکثر آنان از میان برد. از این پس دیگر اطاعت قزلباشان از شاه بیشتر به عنوان اطاعت از شاهی مقتدر بود تا مرشد کامل. تأثیر این تغییر روحیه را میتوان به خوبی در رفتار امرای قزلباش در زمان شاه تهماسب یکم مشاهده نمود.
سلطان سلیم یکم که در فکر احیای خلافت به مرکزیت عثمانی بود و به همین جهت به ایران حمله کرد بعد از این نبرد جنگهای متعددی را با دول اروپایی و منطقه با پیروزی به انجام رساند ولی تا پایان عمر طرحی برای حمله مجدد به ایران نداشت.
یاد بود کشته شدگان نبرد چالدران :
شاه اسماعیل کشته شدگان جنگ را در کنار آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی به خاک سپرد.
پس از آن این گورستان با نام شهید گاه شهرت یافت.
متاسفانه بخاطر کیفیت پایین برنامه های tv ملت رووی اوردن به سریال های شبکه ماهواره ای
سریال جدیدی که شروع شده حریم سلطان بود در واقع بهش بگیم حرم سرا سلطان بهتر بود.
این سریال ترکی که پر هزینه ترین ریال شبکه ضد ایرانی gem tv چند شبه داره پخش میکنه
با دیدن این سریال خشم من بیشتر شد چرا و به چه علت ؟
متاسفانه هر جور که شده دارن تاریخ ما رو نابود میکنن فیلم 300 بعدشم این سریال
خوب شما شاید بگید ادم باید تحمل واقعیت ها رو داشته باشه
یکی از بزرگترین دلاوری و جنگ های طی تاریخ ایران در زمان عثمانی انجام شد و خیلی ها از ایرانی ها جانشون رو برای وطن از دست دادن.
همان های که برای همین خاک کشوری که داریم توش زندگی میکنیم جلوی عثمانی ها ایستادن و تا اخرین قطره خون جنگیدن.
نگاهی به تاریخ جنگ میکنیم:
در ۳۱ مرداد ۸۹۳ هجری خورشیدی میان سپاه قزلباش ایران به فرماندهی شاه اسماعیل یکم صفوی با ارتش عثمانی به فرماندهی سلطان سلیم یکم رخ داد. محّل این نبرد در دشت چالدران (در شمال آذربایجان) بود. در این جنگ نیروهای قزلباش که در حدود ۴۰ هزار تن بودند با سپاه حدود ۱۰۰ هزار نفری عثمانی جنگیدند و به دلیل کمی نفرات و نداشتن سلاح گرم از سپاه عثمانی شکست خوردند. این در حالی بود که ارتش عثمانی دارای توپخانه و تفنگهای انفرادی بود، ولی سربازان ایرانی با شمشیر، نیزه، و تیر و کمان میجنگیدند.
سربازان ایرانی بازم بدون اسلحه بدون توپ به سمت تجاوزگرهای عثمانی جنگیدند :
سلطان سلیم با سپاهی که تعداد آنرا در حدود صد هزار نفر نوشتهاند به سمت ایران حرکت کرد تا اینکه در اول رجب ۹۲۰ قمری (مرداد ۸۹۳) به دشت چالدران در شمال غربی خوی رسید و در آنجا اردو زد. موقعیت سوق الجیشی منطقه چالدران و عدم رویارویی با متجاوزان در دشت باز از مزیت سپاه ایرانیان بود. تعداد نفرات ایران را در این جنگ حدود چهل هزار نفر نوشتهاند. پیش از نبرد شاه اسماعیل و فرماندهان سپاه برای تعیین استراتژی نبرد تشکیل جلسه دادند. نور علی خلیفه لو و محمد خان استاجلو به دلیل آشنایی قبلی که از روشهای جنگی عثمانیان و قدرت ویرانگر توپخانه داشتند پیشنهاد کردند که قبل از انکه دشمن موفق به تکمیل آرایش دفاعی خود گردد حمله را از پشت به آنها آغاز کنند.این نظر کاملاً منطقی با مخالفت شاه اسماعیل و دورمیش خان استاجلو مواجه شد که البته نتیجه آن شکستی سخت و تلخ بود.
شاه اسماعیل به عثمانیان فرصت داد تا آرایش دفاعی خود را کامل کنند.دوازده هزار ینی چری مسلح به شمخال در پشت زنجیرهای از توپها قرار گرفتند مانعی که به صورت سدی تفوذ ناپذیر در مقابل سپاه ایران که بیشتر سواره نظام بودند قرار گرفت. با شروع جنگ جناح راست سپاه ایران جناح چپ عثمانیان را در هم کوبید و فرمانده آنها حسن پاشا نیز کشته شد. صلابت نخستین یورش سپاه ایران به حدی بود که سلطان سلیم لحظاتی پس از شروع در گیری به گمان اینکه کارش با شکستی برق آسا به اتمام رسیده در پی گریز از معرکه بود. کثرت سپاه عثمانیان و محدودیت فضای نبرد به حدی بود که سپاهیان سلطان سلیم برای رویارویی با ایرانیان پشت نیروهای خود مدتها به انتظار میایستادند.
با شروع به کار کردن توپها نتیجه جنگ به سرعت به نفع عثمانیان تغییر کرد. استفاده از توپخانه برای ایرانیان مصیبت بار بود. بسیاری از سپاهیان ایران و بسیاری از فرماندهان و صاحبان مناصب در معرکه کشته شدند و خود شاه اسماعیل نیز با فداکاری چند قزلباش جان سالم از معرکه به در برد. سلطان سلیم یکم پس از در هم شکستن سپاه صفوی به دلیل ترس از وجود تله به تعقیب سپاه ایران نپرداخت و تنها چند روز بعد به تبریز وارد شد. تلفات طرفین در جنگ چالدران ۲۷۶۵۴ هزار تن از ایران و ۴ هزار نفر از سپاه عثمانی کشته شدند.
با به کارافتادن توپها و کثرت نیروهای مهاجم نتیجه جنگ به سرعت به نفع عثمانیها تغییر کرد. بسیاری از سپاهیان ایران و بسیاری از فرماندهان و صاحبان مناصب که همراه با شاه اسماعیل و سربازان در عدم عبور دشمن و ورود آنان به وطن تا پای جان هم قسم شده بوند در معرکه کشته شدند. شاه اسماعیل نیز که به رغم اصرار سالاران و عالمان همراه- پس از خود دو فرمانده را به جانشینی اش انتخاب کرده و عازم جنگ شده بود در میدان نبرد با سوگند دادنش توسط شیخ شبستری به قرآن کریم و با فداکاری چند قزلباش به همراه ۸۵ نفر باقیمانده از کل ارتش ایران جان سالم از معرکه به در برد. سلطان سلیم پس ازعقب نشینی سپاه صفوی که به بهای کشته شدن بیش از چهارهزار نیروی عثمانی و از بین رفتن بخشی از توپخانه آن به دست آمد به دلیل ترس از وجود تله به تعقیب سپاه ایران نپرداخت و تنها چند روز بعد به تبریز وارد شد.
شاه اسماعیل چه فداکاری برای ایران کرد؟
وقتی عثمانی ها بعد از چند روز تبریر تصرف کردن و همسر شاه اسماعیل رو گرفتند ,شاه اسماعیل باز هم حاضر نشد یک سانت خاک ایران رو پس بدهد .
با به کارافتادن توپها و کثرت نیروهای مهاجم نتیجه جنگ به سرعت به نفع عثمانیها تغییر کرد. بسیاری از سپاهیان ایران و بسیاری از فرماندهان و صاحبان مناصب که همراه با شاه اسماعیل و سربازان در عدم عبور دشمن و ورود آنان به وطن تا پای جان هم قسم شده بوند در معرکه کشته شدند. شاه اسماعیل نیز که به رغم اصرار سالاران و عالمان همراه- پس از خود دو فرمانده را به جانشینی اش انتخاب کرده و عازم جنگ شده بود در میدان نبرد با سوگند دادنش توسط شیخ شبستری به قرآن کریم و با فداکاری چند قزلباش به همراه ۸۵ نفر باقیمانده از کل ارتش ایران جان سالم از معرکه به در برد. سلطان سلیم پس ازعقب نشینی سپاه صفوی که به بهای کشته شدن بیش از چهارهزار نیروی عثمانی و از بین رفتن بخشی از توپخانه آن به دست آمد به دلیل ترس از وجود تله به تعقیب سپاه ایران نپرداخت و تنها چند روز بعد به تبریز وارد شد.
جنگ چالدران نتایج زیادی داشت از جمله:
نخستین نتیجه جنگ جدا شدن همیشگی مناطق کردستان باختری (مناطق کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه کنونی) از ایران بود.
بسیاری از مردم شهرهای اهل سنت مانند بغداد و هرات بعد از جنگ چالدران به مذهب اهل سنت برگشتند و گماشتگان صفویه را کشتند.
شکسته شدن غرور و تعصب شیخ اسماعیل و درهم کوبیده شدن او در نتیجه در چشم هواداران خود از ارزش پیشین خود افتاد.
سلطان سلیم شهر تبریز را نیز تصرف کرد و سپاهیانش تبریز راکه آن زمان عروس شرق نامیده میشد به ویرانهای تبدیل کردند و همسر شاه اسماعیل را به عنوان گروگان به اسارت گرفتند.ولی به دلیل کمبود آذوقه و وحشت از یورش شاه اسماعیل که در حال بسیج سپاه عظیمی از عشایر سراسر ایران برای خروج عثمانی هابود مجبور به بازگشت شدند.
اما ضربه روحی ناشی از این شکست برای شاه اسماعیل خرد کننده بود به طوری که پس از آن هیچ گاه در هیچ جنگی به طور مستقیم فرمان دهی را به عهده نگرفت و در بسیار از موارد حتی از کارهای روزمره سلطنت نیز کناره میگرفت.وی که موفق به اسارت گرفتن حدود ۴ هزار سرباز و افسر عثمانی شده بود در مقابل امتیازاتی برای کشور از جمله آزادی برخی مناطق- آنان را به سلطان سلیم تحویل داد امابرای آزادی همسر خود خاک ایران را معامله نکرد و به اسارت وی تن در داد. تا پیش از این شاه اسماعیل هیچ گاه در هیچ جنگی شکست نخورده بود.این شکست در روحیه قزلباشان نیز به شدت اثر کرد و عقیده شکست ناپذیری شاه اسماعیل را در ذهن اکثر آنان از میان برد. از این پس دیگر اطاعت قزلباشان از شاه بیشتر به عنوان اطاعت از شاهی مقتدر بود تا مرشد کامل. تأثیر این تغییر روحیه را میتوان به خوبی در رفتار امرای قزلباش در زمان شاه تهماسب یکم مشاهده نمود.
سلطان سلیم یکم که در فکر احیای خلافت به مرکزیت عثمانی بود و به همین جهت به ایران حمله کرد بعد از این نبرد جنگهای متعددی را با دول اروپایی و منطقه با پیروزی به انجام رساند ولی تا پایان عمر طرحی برای حمله مجدد به ایران نداشت.
یاد بود کشته شدگان نبرد چالدران :
شاه اسماعیل کشته شدگان جنگ را در کنار آرامگاه شیخ صفیالدین اردبیلی به خاک سپرد.
پس از آن این گورستان با نام شهید گاه شهرت یافت.