12-22-2012، 08:26 PM
همه خدایان بازمیگردند
بر اساس متون پارسیان اجرام آسمانی به خوشه های ستاره ای تقسیم شده اند که هر یک فرمانروایی متفاوت دارند. سپس صحبت از سربازان این منظومه ها میشود که در سراسر گیتی مشغول مبارزه اند. ارابه چهارچرخی که توسط اسبهای بالدار کشیده میشود ریشه در فرهنگ ایرانی دارد. در فرهنگ ایرانی خدایان سیارات مختلف ارابه خورشید را میکشند. در یشت ها که بخشهای مختلف اوستا هستند در فصل 10 آیه 67 و 68 میخوانیم: «او که سوار بر ارابه اش با چرخهای بلند که از ماده ای آسمانی ساخته شده از کشور آرزاهی تا کشور زوانیراتا میراند…سفید, براق, قابل رویت از دور, نیکخواه, مملو از دانش, با سرعت در فضا میراند… چهار اسب ارابه را میکشند, همه به رنگ سفید, نامیرا و از خوراک آسمانی تغذیه میکنند.»
پارسی ها نیز انتظار بازگشت خدایانشان را داشتند. زرتشت از خدایش اهورا مزدا پرسید کی زمان به پایان میرسد و در پاسخ شنید «همه فاتحین» از آسمانها فرود خواهند آمد. نامیرا هستند, هوششان بی عیب و نقص است. پیش از ظهورشان خورشید تاریک خواهد شد, طوفانی از باد زمین را در هم خواهد کوبید و ستاره ای از آسمان فرو خواه افتاد. پس از جنگی هولناک طلوعی دوباره برای انسانیت متولد خواهد شد. سپس شفا برای انسان آنچنان در دسترس خواهد بود که حتی آنان که به زمان مرگ خود رسیده اند نخواهند مرد.
در هندوییسم جهان سرشار از شادی و عاری از طمع و هوس بود. سپس ارواح منفی و خدایان ذهن انسان را آشفتند. خدایان همه قدر قدرت بودند و جاودانه اما طبعی انسان گونه از خود نشان میدادند و تمایل به گرفتن شکل انسان. بزرگترین آنها ایندرا یا فرمانروای آسمان بود.
در واناپاروان که بخشی از مهابهاراتا است گفته شده که خدایان در شهرهای فضایی مختلف میزیستند که در مدار خود بر فراز زمین در حال گردش بودند. در جلد درونا پروا میخوانیم سه شهر فضایی در مدار زمین میگشتند. سپس جنگی فضایی درگرفت و به سه شهر حمله شد.
هندوها نیز معتقدند ویشنو دوباره در قالب کریشنا زاده به دنیا خواهد آمد تا جهان را نجات دهد.
باز نشر از وبلاگ یوفو لاو
بر اساس متون پارسیان اجرام آسمانی به خوشه های ستاره ای تقسیم شده اند که هر یک فرمانروایی متفاوت دارند. سپس صحبت از سربازان این منظومه ها میشود که در سراسر گیتی مشغول مبارزه اند. ارابه چهارچرخی که توسط اسبهای بالدار کشیده میشود ریشه در فرهنگ ایرانی دارد. در فرهنگ ایرانی خدایان سیارات مختلف ارابه خورشید را میکشند. در یشت ها که بخشهای مختلف اوستا هستند در فصل 10 آیه 67 و 68 میخوانیم: «او که سوار بر ارابه اش با چرخهای بلند که از ماده ای آسمانی ساخته شده از کشور آرزاهی تا کشور زوانیراتا میراند…سفید, براق, قابل رویت از دور, نیکخواه, مملو از دانش, با سرعت در فضا میراند… چهار اسب ارابه را میکشند, همه به رنگ سفید, نامیرا و از خوراک آسمانی تغذیه میکنند.»
پارسی ها نیز انتظار بازگشت خدایانشان را داشتند. زرتشت از خدایش اهورا مزدا پرسید کی زمان به پایان میرسد و در پاسخ شنید «همه فاتحین» از آسمانها فرود خواهند آمد. نامیرا هستند, هوششان بی عیب و نقص است. پیش از ظهورشان خورشید تاریک خواهد شد, طوفانی از باد زمین را در هم خواهد کوبید و ستاره ای از آسمان فرو خواه افتاد. پس از جنگی هولناک طلوعی دوباره برای انسانیت متولد خواهد شد. سپس شفا برای انسان آنچنان در دسترس خواهد بود که حتی آنان که به زمان مرگ خود رسیده اند نخواهند مرد.
در هندوییسم جهان سرشار از شادی و عاری از طمع و هوس بود. سپس ارواح منفی و خدایان ذهن انسان را آشفتند. خدایان همه قدر قدرت بودند و جاودانه اما طبعی انسان گونه از خود نشان میدادند و تمایل به گرفتن شکل انسان. بزرگترین آنها ایندرا یا فرمانروای آسمان بود.
در واناپاروان که بخشی از مهابهاراتا است گفته شده که خدایان در شهرهای فضایی مختلف میزیستند که در مدار خود بر فراز زمین در حال گردش بودند. در جلد درونا پروا میخوانیم سه شهر فضایی در مدار زمین میگشتند. سپس جنگی فضایی درگرفت و به سه شهر حمله شد.
هندوها نیز معتقدند ویشنو دوباره در قالب کریشنا زاده به دنیا خواهد آمد تا جهان را نجات دهد.
باز نشر از وبلاگ یوفو لاو