Parsi Coders

نسخه‌ی کامل: شهری که به شهر گربه ها معروف است!
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
شهر کوچینگ در ایالت ساراواک مالزی قرار دارد و ویژگی خاصش آن را در جهان معروف کرده است. وقتی در حال قدم زدن در خیابان های این شهر هستید در پیاده روها، در پارک ها، در پشت بام ها و خلاصه در همه جا گربه های پشمالو و بامزه ای را می بینید که به شهر ظاهری منحصربفرد داده اند. اما گربه های اینجا با گربه های دیگر شهرهای دنیا فرق می کنند و به شکل مجسمه هستند! مجسمه هایی که مردم گربه دوست شهر آن ها را در گوشه و کنار شهرشان نصب کرده اند.
ایالت ساراواک حدود ۲۰۰ سال قبل در اختیار سلطان برونئی بود اما بعد از مدتی او این ایالت را به ماجراجویی انگلیسی به نام جیمز بروک داد تا از او به خاطر سرکوب شورشیان تشکر کند. بروک تا سال ۱۹۴۱ که ژاپن این ایالت را تصرف کرد پادشاه این شهر بود و با ساخت قلعه، بیمارستان، زندان و ساختمان های دیگر باعث رشد و پیشرفت شهر شد.این مطلب برگرفته از سایت تور بالی و مالزی است .
بر اساس افسانه ها، اولین باری که بروک وارد کوچینگ شد از راهنمای محلی اسم شهر را پرسید. راهنمای محلی خیال کرد که او به یک گربه اشاره می کند به همین دلیل گفت کوچینگ، و اینطوری شد که اسم این شهر را کوچینگ گذاشتند اما به نظر می آید که این داستان ساختگی باشد چون مردم در ساراواک به گربه جای کوچینگ، پوساک می گویند. به هر حال از زمانی که بروک در سال ۱۸۴۱ به این شهر آمد اسم این محل را کوچینگ گذاشت.
معروف ترین جاذبه این شهر موزه گربه است که در آن بیش از ۴۰۰۰ اثر هنری شامل نقاشی و بنای یادیود وجود دارد ک همه در رابطه با گربه هستند. در نمایشگاه های این موزه می توانید گربه مومیایی از مصر باستان و ۵ گونه از گربه های وحشی بورنئو را ببینید.
اما چرا در کوچینگ گربه تا این حد محبوب شده؟ چرا بر روی در و دیوار شهر نقاشی گربه ها را می بینیم و برای خرید سوغاتی باید سوغاتی های گربه بخریم؟ می گویند در دهه ۱۹۵۰ افراد زیادی از بورنئو در اثر ابتلا به مالاریا می مردند، مسئولان  این کشور برای از بین بردن پشه های مالاریا از سم حشره کش DDT استفاده کردند و این سم گربه های زیادی را از بین برد. نتیجه مرگ گربه ها رشد جمعیت موش ها بود، موش هایی که باعث بیماری طاعون شدند. برای حل مشکل طاعون حدود ۱۴۰۰۰ گربه در بورنئو مالزی رهاسازی شدند تا موش ها را از بین ببرند. این داستان یکی از دلایل ممنوعیت استفاده از سم DDT در سال ۱۹۷۲ بوده  است.