08-28-2011، 02:56 PM
پروژه مکینتاش از اوایل سال ۱۹۷۹ به وسیله جف راسکین (Jef Raskin) یک کارمند اپل آغاز شد. در سبتامبر ۱۹۷۹ راسکین مجاز شد تا روی پروژه کار کند و در آغاز به دنبال یک مهندس كامپيوتر رفت که بتواند یک شکل اولیه داشته باشند و بعد از چند سال راسکین توانست یک تیم برای ساخت اولین مکینتاش درست کنند که از Chris Espinosa
Joanna Hoffman
George Crow
Jerry Manock
Susan Kare
Andy Hertzfeld
تشکیل شده بودند.
Mac OS كه مخفف Macintosh Operating System است، نام تجاري يك سري از سيستم عامل هاي داراي رابط گرافيكي كاربر است كه توسط شركت Apple براي كامپيوترهاي مكينتاش توسعه داده شده اند. سيستم عامل Mac عموماً به خاطر رابط گرافيكي خوب خود مشهور شده است. اين سيستم عامل براي نخستين بار در سال 1984 با كامپيوتر Macintosh 128K عرضه شد.
نسخه هاي اوليه Mac OS تنها با كامپيوترهاي مكينتاش که بر مبنای Motorola 68000 ساخته شده بودند، سازگار بودند در حاليكه نسخه هاي جديدتر با كامپيوترهاي PowerPC نيز سازگار شدند. اخيراً نيز سيستم عامل Mac OS X با كامپيوترهاي Intel x86 سازگار شده است. نسخه هاي مختلف Mac OS نخستين سيستم عامل مكينتاش شامل دو بخش نرم افزاري بود كه با نام هاي "System"و "Finder" شناخته مي شدند كه هركدام از اين دو بخش داراي نسخه مخصوص به خود بودند. System 7.5.1 نخستين نسخه اي بود كه در آن آرم Mac OS يك قيافه خندان استفاده شده است؛ و نام Mac OS نيز براي اولين بار با Mac OS 7.6 معرفي شد.
سيستم عامل Mac OS را مي توان به دو خانواده مختلف سيستم هاي عامل تقسيم كرد "Classic" Mac OS كه شامل سيستم عامل عرضه شده در سال 1984 و نسخه هاي بعدي آن تا نسخه Mac OS 9 مي شود.Mac OS X (که حرف "X" معرف عدد رومي 10 است) از اجزاي Open Step (توابع API تعريف شده براي يك سيستم عامل شي گرا كه هر سيستم عامل مدرني آن را به عنوان بخشي از هسته خود دارد استفاده مي كند. "Classic" Mac OSبا اين ويژگي كه در آن از خط فرمان استفاده نمي شود شناخته مي شود. اين سيستم عاملِ كاملاً گرافيكي بسيار مشابه سيستم عامل Commodore GEOS است. با وجود راحتي استفاده از آن، اين سيستم عامل داراي کمبودها و نقایصی نیز بود.
کمبودها و نقایص اين سيستم عامل
حالت تك پردازشي (البته در نسخه هاي اوليه اين سيستم عامل) يا چند پردازشي اشتراكي (در نسخه هاي بعدي)، امكان مديريت حافظه با مقدار محدود، عدم استفاده از حافظه حفاظت شده، و احتمال تداخل با نسخه هاي جديدتر سيستم هاي عامل ديگري كه قابليت هاي جديدي (نظير استفاده از شبكه) را فراهم مي كنند، از جمله کاستی های این سیستم عامل به حساب می آیند.
نخستين سيستم فايل استفاده شده در Mac OS سيستم فايل مكينتاش (Macintosh File System (MFS)) بود كه تنها امكان استفاده از يك سطح فولدر را فراهم می کرد. اين سيستم فايل در نسخه هاي بعدي، با سيستم فايل Hierarchical File System (HFS) سيستم فايل سلسله مراتبي) كه داراي ساختار درختي مديريت فايل بود، جايگزين شد. در رابطه با سيستم فايل سيستم عامل مكينتاش بايد به نكته مهمي اشاره كرد كه آن را از سيستم هاي فايل ديگر سيستم عامل ها متمايز مي كند. اكثر سيستم هاي فايل كه توسطDOS ، Unix يا ديگر سيستم عامل ها استفاده مي شوند، به سادگي فايل را بصورت يك سري از بايت هاي پيوسته در نظر مي گيرند بطوريكه هر فايل نياز به برنامه اي دارد كه تشخيص دهد آن فايل حاوي چه اطلاعاتي است.
برخلاف اين قاعده، MFS و HFS فايل را بصورت دو بخش مجزا (بخش داده و بخش منابع) در نظر مي گيرند. بخش "داده" (Data) حاوي اطلاعات مشابه با سيستم عامل هاي ديگر است (مثلاً بخش داده مي تواند حاوي متن يك سند يا اطلاعات يك فايل تصويري باشد). بخش "منابع "(Resource) شامل ديگر اطلاعات ساختاري مربوط به فايل (مانند تعاريف منوها، گرافيك، صدا، يا كدهاي اجرايي) است. يك فايل ممكن است تنها شامل بخش منابع باشد (در حالي كه بخش داده آن خالي است)، يا تنها شامل بخش داده باشد (در حالي كه بخش منابع آن خالي است) و يا شامل هر دو بخش داده و منابع باشد. يك فايل متني مي تواند متن را در بخش داده فايل و اطلاعات مربوط به نوع فرمت و قالب بندي متن را در بخش منابع فايل ذخيره كند. اين كار به اين منظور انجام مي شود كه مثلاً اگر برنامه اي با فرمت قالب بندي متن آشنا نبود، حداقل قادر به خواندن خود متن باشد.
از طرف ديگر، اين تقسيم بندي باعث ناهماهنگي و عدم سازگاري با ديگر سيستم هاي عامل مي شود؛ با كپي كردن يك فايل از سيستم فايل Mac به سيستم فايلي غير از Mac بخش منابع فايل از دست مي رود. در Mac OS X از ساختار مديريت حافظه و چند پردازشي كنترل شده مشابه سيستم عامل Unix استفاده شده است. اين سيستم عامل بر مبناي هسته Mach (Mach kernel) يك هسته كوچك سيستم عامل كه در دانشگاه Carnegie Mellon در ايالت پنسيلوانيای آمریکا طي يك پروژه تحقيقاتي درباره محاسبات موازي و توزيع شده ايجاد شده است و نسخه BSD سيستم عامل Unix يك سيستم عامل شيءگرا كه توسط Steve Jobs در شركت NeXT ايجاد و توسعه داده شده است. سيستم مديريت حافظه جديد اجازه اجراي برنامه هاي بيشتري را بطور همزمان مي دهد و از بسته شدن برنامه هاي ديگر در حال اجرا به علت crash كردن يك برنامه جلوگيري مي كند.
همچنين اين سيستم عامل دومين سيستم عامل مكينتاش است كه در آن خط فرمان نيز گنجانده شده است، هرچند كه براي استفاده از اين خط فرمان مي بايست Terminal Emulator توسط كاربر اجرا شود سيستم عامل Mac OS داراي خط فرمان نبود و نخستين سيستم عامل مكينتاش كه داراي خط فرمان بود، سيستم عامل A/UX است كه توسعه آن متوقف شده است) .مشكلات مختلفي باعث شده است كه Mac OS X نسبت به Mac OS كمتر كاربرپسند باشد و كار با آن مشكل تر باشد. از جمله اين عوامل نياز به سخت افزار قوي تر براي اجراي سيستم عامل، عدم ارائه برخي قابليت هاي سيستم عامل كه در نسخه هاي قبلي وجود داشت، و برخي ناسازگاري هاي جدي با نسخه قبلي (زيرا درايورهاي نوشته شده براي Mac OS سازگار با Mac OS X نيستند) است.
چهارمین ارتقای بزرگ سیستمعامل Mac OSX نیز با نام Tiger در راه است. گرچه اینبار عرضه سیستمعامل جدید با تأخیر بیشتری نسبت به ارتقاهای قبلی همراه است، اما ویژگیها و قابلیتهای آن توجیهكننده این تأخیر خواهند بود. اینكه اپل تا چه زمانی گسترش تواناییهای سیستمعامل خود را طی فرایندی تكمیلی و عرضه ارتقاهای سالیانه ادامه خواهد داد مشخص نیست.
اما این روند، پیشرفتی سریع و غیرقابل رقابت را به ارمغان آورده است كه مطمئناً بیش از هر چیز كاربران اپل را خشنود میسازد. به هر حال تصمیم داریم طی چند مقاله به معرفی Mac OS ۱۰.۴ بپردازیم. اما لازم به توضیح است كه تا زمان نوشتن این مطلب، نسخه نهایی این سیستمعامل عرضه نشده است و احتمال تغییرات و اضافات در آن وجود دارد. مورد دیگری كه باید یادآوری كرد آن است كه Tiger طبق گفته اپل، دارای بیش از ۱۵۰ ویژگی جدید است كه بررسی یكایك آنها از عهده این نوشته خارج است. برای گروهی از افراد، خدشهدار شدن اعتبار رایانهها بهواسطه خسارات شگفتانگیزی كه نفوذگران و متجاوزین رایانهای به بار آوردهاند، دلیلی برای خلق تشبیهات ادبی بدیع و جذاب است: <رخنههای ویندوز یكی پس از دیگری كشف میشوند و مایكروسافت همچنان به آن كودك هلندی میماند كه سعی در جلوگیری از ریزش آب با انگشت كوچك خود داشت.> گروهی دیگر، كشف نقاطضعف امنیتی لینوكس، قهرمان فعلی جنبش منبعباز را شایسته دمیدن در بوق كرنا دانستند و در مقام پاسخگویی برآمدند. داستان اپل نیز در این مورد كم و بیش مشابه بود و ای بسا بهواسطه مسایل دیرینه و تاریخی، جذابیت و حساسیتی درخور خود داشت. اندر حكایت این مجادلات اپل، دوستان كه وضعیتشان معلوم است. اما شنیدن برخی مطالب جبهه مقابل نیز خالی از لطف نیست. به عنوان مثال، لانساولانف در ماه دسامبر ۲۰۰۳ و پس از كشف اولین نقص امنیتی خطرناك درMac OSX ، آنچنان كه گویی قانون وزن مخصوص را كشف كرده است، عنوان مقاله خود (در پایگاه وب PC Mag.com) را به تأسی از ارشمیدس <یافتم!> گذاشته بود و نوشت: <میدانم كه كار درستی نیست. اما از یك نظر وقتی اوایل این ماه خبر كشف یك حفره امنیتی مهم در Jaguar و Panther را شنیدم خوشحال شدم. من از شنیدن جمله "ما با اپل كار میكنیم چون تحت حمله ویروسها و هكرها قرار نمیگیرد." خسته شده بودم.> و در نهایت اینگونه نتیجهگیری كرده بود كه: < Panther و Jaguar در غلبه بر آسیبپذیریها، سرتر از ویندوز نیستند.> در ورای این ماجراها و در كنار مقوله امنیت، آنچه اكنون بیش از پیش اسباب نگرانی كاربران را فراهم میكند، موضوع سازگاری است كه به نظر میرسد تحت تأثیر سیاستهای تجاری، دیدگاههای انحصارطلبانه و مسایلی از این دست، آنچنان كه باید مورد توجه قرار نگرفته است. اگر تبعات این قضیه برای یك كاربر خانگی در دردسرهای تهیه خروجی مناسب از یك سند برای چاپ و یا ناتوانی در استفاده از یك قالب رسانهای در نرمافزار یا سختافزاری خاص جلوه میكند، در سطوح سازمانی و كلان، ابعاد گستردهتری به خود میگیرد. عدم ارایه WebSphere و DB ۲از سوی IBM برای سرورهای مبتنی بر سولاریس۱۰ به دلیل عرضه این سیستمعامل برای سختافزارهای ۸۶ X توسط سان، نمونهای از این مسایل است. اما معرفی سیستمعامل جدید اپل ارتقای بزرگ دیگری ازOSX ، اینبار موضوع <چه كسی از دیگری كپیبرداری میكند؟> را داغتر از گذشته به میان آورده است. وجود تعدادی از ویژگیهای لانگ هورن درTiger ، نظیر اضافه شدن یك محیط اسكریپتنویسی مدرن، قابلیت برپایی كنفرانس ویدیویی و مهمتر از همه قابلیت جستجوی بسیار پیشرفته و بلادرنگ، دلیل این موضوع است. تا جایی كه اپل نیز وارد این بازی شده و هنگام معرفیTiger در محل برگزاری كنفرانس جهانی توسعهدهندگان در سال ۲۰۰۴، پوسترهایی با عبارات <معرفی لانگ هورن> یا <ردموند! فتوكپیهای خود را روشن كنید> و ... نصب كرده بود. این در حالی است كه برخی عنوان میكنند این ویژگیها به تقلید از لانگ هورن در سیستمعامل اپل تعبیه شده است. ما چنین عقیدهای نداریم و ترجیح میدهیمTiger را با نسلهای پیشین OSX مقایسه كنیم.
نگاهی كلی بهTiger
مانند نسخههای پیشین، بهینهسازیهای صورت گرفته در لایههای زیرین OSX باعث بهبود كارایی عمومی و سریعتر شدن سیستمعامل شده كه حتی در مكهای قدیمی نیز مشهود است. بهبودهای هسته همچنین شامل افزایش توان پردازش همزمان و متقارن (SMP) و مقیاسپذیری آنها برای افزایش كارایی درPower Mac های دو پردازنده شده است. یكی از مهمترین تغییرات هسته، توانایی آدرسدهی ۶۴بیتی حافظه است كه دسترسی به ۱۶ اگزابایت حافظه مجازی را برای نرمافزارهای نیازمند به حافظههای بالا فراهم میكند. این توانایی برای نرمافزارهای سرور، سیستمهای پردازش توزیعی و ... مزیت بزرگی محسوب میشود. در سطح بالاتری از لایه یونیكس، قابلیتها و ویژگیهای گرافیكی و ویدئویی این سیستمعامل پیشرفتی فوقالعاده داشته است كه شامل اضافه شدن Core Image ،CoreVideo و پشتیبانی از قالب ویدئویی انقلابی HAV ۲۶۴/AVC است. اما معرفی این موارد را به قسمت دوم این نوشتار موكول میكنیم و از اعماق به سطح میآییم تا به ویژگیهای رابط بصری Tiger نگاهی بیندازیم.در نخستین نگاه به دسكتاپ، تغییر محسوسی نسبت به Pantherبه چشم نمیخورد. اولین تغییر قابل روِیت، اضافه شدن یك دكمه آبی رنگ در سمت راست Menubar است كه در واقع دروازه ورود به یكی از ارزشمندترین ویژگیهای Tiger یعنی فناوری جستجوی Spotlight میباشد. در حالی كه درPanther ، نمادهای گرافیكی با وضوح حداكثر ۱۲۸ * ۱۲۸ پیكسل قابل نمایش بودند، Tiger امكان نمایش نمادهای گرافیكی در وضوح ۲۵۶ * ۲۵۶ پیكسل را نیز فراهم میكند. اما مهمتر از این مورد،Tiger از فناوری جدیدی تحت عنوان <رابط بصری با وضوح مستقل >(Resoloution Independent UI) پشتیبانی میكند. این فناوری مبتنی بر z Quart به كاربر اجازه خواهد داد تا از میان مشاهده جزییات بیشتر (تعداد پیكسلهای بیشتر در هر نقطه اما نقاط كمتر در صفحه نمایش) و رابط كاربری بزرگتر (تعداد پیكسلهای كمتر در هر نقطه، اما نقاط بیشتر در صفحه نمایش) در یك وضوح واحد، بدون تغییر دادن وضوح تصویر نمایشگر یكی را انتخاب كند. به این ترتیب خروجی نمایش داده شده توسط یك نرمافزار، منحصر به رندرهای۲۷ DPI نخواهد بود. برای استفاده از این ویژگی، توسعهدهندگان میتوانند نرمافزارهای خود را با انجام تغییراتی سازگار كنند. قابلیتهای خروج سریع (Fast Logout) و ذخیره خودكار (Auto Save) ویژگیهای جدید و مكملی هستند كه خروج از سیستم، خاموش كردن و یا راهاندازی مجدد آن را بهوسیله كاهش تعداد كادرهای محاورهای تصدیق و حفاظت از اطلاعات ذخیره نشده كاربر در نرمافزارهای باز شده، به میزان قابل توجهی سریع میكند. هنگام خاموش كردن سیستم، Tiger ضمن پاسخگویی پیشاپیش به كادرهای تصدیق، اسناد ذخیره نشده نرمافزارها را در محلی خاص از سیستم ذخیره میكند. بار بعد كه كاربر به سیستم وارد میشود ، Tiger نرمافزارهای دارای اسناد ذخیره شده خودكار را باز كرده و به بازسازی آنها برمبنای آخرین موقعیتشان در هنگام خروج از سیستم خواهد پرداخت.
تقریباً همه نرمافزارهای داخلی Tiger از این قابلیتها پشتیبانی میكنند، اما توسعهدهندگان دیگر باید نرمافزارهای خود را برای استفاده از این ویژگی ارتقاء دهند. ویژگی جدید دیگر، قابلیت هدایت سیستمعامل با استفاده از دستورات صوتی بهواسطه فناوری voiceover میباشد. بر خلاف سایر ویژگیهای Tiger كه تا پیش از معرفی رسمی اپل، محرمانه باقی مانده بودند، voiceover ویژگی قطعی و معلوم این سیستم عامل به شمار میرفت. اپل اوایل سال گذشته میلادی از رابط گفتاری كاربر و تعبیه آن در نسل بعدی سیستم عامل خود خبر داده بود. voiceover با ارایه قابلیتهای تشخیص صدا و انجام فرامین صوتی، امكان استفاده نابینایان و كم بینایان را از مك فراهم میكند. قابلیتهای تشخیص صوت از سالها قبل هر چند نه به صورت یكپارچه با سیستمعامل، توسط اپل در دسترس بوده است. اما voiceover بسیار كاملتر و قابلاعتمادتر از نمونههای قبلی خود میباشد. اپل voiceover را راهحلی برای نابینایان و كمبینایان معرفی میكند. اما نباید فراموش كرد كه توانایی تشخیص گفتار یكی از ویژگیهای مهم رابطهای كاربری آینده محسوب میشود و بنابراین میتوان برای توسعه چنین قابلیتی اهدافی چندمنظوره را متصور شد. دیگر تغییر مهم در ویژگیهای منطبقسازی (syncronation) مشاهده میشود. یوتیلیتی iSync دیگر به شكل قبلی وجود ندارد. اما این به معنای عدم وجود قابلیتهای منطبقسازی تلفن همراه، PDA و غیره با رایانه نیست، بلكه اپل منطبقسازی را كاملاً با سیستمعامل یكپارچه ساخته است. البته بسیاری از این قابلیتها از طریق سرویس اینترنتی .Mac میسر میباشد و ظاهراً اپل تلاش میكند تا كاربران دلایل بهتر و بیشتری برای استفاده از خدمات (خدمات ۹۹ دلاری سالانه Mac ) داشته باشند. برخلاف iSync ، موتور منطبقسازی Tiger یك فناوری باز بوده و كاربرانی كه از نرمافزارهای دیگری به غیر از نرمافزارهای داخلی سیستم به عنوان كتابچه آدرس، تقویم و ... استفاده میكنند نیز قادر خواهند بود تا از این قابلیت سیستمعامل استفاده كنند. البته در صورتی كه توسعهدهندگان پشتیبانی از آن را بهنرمافزارهای خود اضافه كنند.Tiger همچنین روشی بهینه را برای ذخیرهسازی اسناد و پشتیبانگیری از اطلاعات برروی رسانههای نوری فراهم میكند. پوشههای Burnable بهعنوان نوع جدیدی از پوشهها انجام این عمل را به طور مستقیم از طریق Finder امكانپذیر میسازند. كاربر میتواند با انتخاب گزینه < >New Burnable Folder از منوی Finder یك پوشه Burnable بسازد. عملكرد این پوشهها تقریباً مشابه یك پوشه معمولی است. اما در زیر نوار عنوان، نواری زردرنگ قرار گرفته است كه دكمه Burn در سمت راست آن تعبیه شده است (شكل ۲) برای داشتن تمایز ظاهر با پوشههای معمولی، این پوشهها دارای یك نماد گرافیكی رادیواكتیوی (مشابه آنچه قبلاً در iTunes دیدهایم) میباشند. به این ترتیب میتوانید اسنادی را كه مایل به پشتیبانگیری از آنها هستید را به داخل این پوشهها انداخته و روی دكمه Burn كلیك كنید. باید در نظر داشت كه اسناد به صورت استعاری در پوشههای Burnable قرار میگیرند تا اطلاعات كاربر در رایانه دچار درهمریختگی نشوند. پس از ساختن یك پوشهBurnable ،Tiger به بازیابی اطلاعات این پوشهها پرداخته و سپس آنها را به رسانههای ذخیرهسازی نوری CD) ، DVD و...) منتقل میكند. پشتیبانگیری از اطلاعات برای سیستمهای عامل امروزی كار دشواری محسوب نمیشود اما پوشههای Burnable این عمل را تبدیل به یك كشیدن و انداختن ساده و كلیك كردن برروی یك دكمه كرده و سرعت كار را به میزان قابل توجهی افزایش میدهند.
پوشههای هوشمند
ساماندهی اطلاعات با استفاده از ساختاری متشكل از پوشهها و اسناد به عنوان یك شروع خوب و رسیدن به هرج و مرج و درهمریختگیِ اطلاعات، بهعنوان پایانی رنجآور برای اغلب كاربران تجربهای آشناست.نرمافزارهای نصب شده نیز با اضافه كردن پوشههایی به دیسك سخت، این بینظمی را تكمیل میكنند. تغییر محل این پوشهها و تلاش برای تلفیق آن با نظام دست ساز كاربر نیز كمك چندانی به حل مشكل اصلی نمیكند (كمااینكه در بعضی موارد پوشه اسناد یك نرمافزار در بهترین محلی كه باید، قرار دارد). راهكار عموم كاربران نیز برای رهایی از این وضعیت، اضافهكردن تعدادی پوشه به صورت سلسله مراتبی، نشأت گرفته از نظام مغزی انسان و صرف ساعتها وقت برای بازتنظیم اطلاعات است. غافل از اینكه اضافه شدن پوشهها و به تبع آن گستردهتر شدن این سلسله مراتب درختگونه، فرآیند دسترسی به اطلاعات را به عنوان طرف دیگر قضیه طولانیتر میكند. بهعلاوه احتمال تكثیر ناخواسته و غیرضروری اطلاعات نیز وجود خواهد داشت.پوشههای هوشمند(Smart Folder) شیوه جدیدی را برای ساماندهی اطلاعات به ارمغان میآورند. در حقیقت اپل به جای خلق یك مجاز جدید به تكمیل و توسعه پوشهها به عنوان بخشی از رابط بصری كاربر پرداخته كه تقریباً ۲۰ سال است بدون هیچ تغییر مهمی در سیستمهای عامل مورد استفاده قرار میگیرند. از این حیث میتوان پوشههای هوشمند را تحول یك مجاز قدیمی دانست كه اگر چه دگرگونی شگرفی در ساختار سازماندهی اطلاعات ایجاد نمیكنند، اما به حتم باعث پیشرفتهای زیادی در شیوههای فعلی آن خواهند شد.پس از انتخاب < New Smart Folder > از منویFile ، پنجرهای باز میشود كه باید ضوابط جستجو برای اطلاعات موردنظر خود را در آن وارد كنید. درحقیقت برای قراردادن اطلاعات در این پوشهها نیازی به جستجو و كندوكاو در دیسك سخت ندارید. با تعیین ضوابط مناسب، این اطلاعات بلافاصله در این پوشهها قرار میگیرند. ضوابط سادهای مانند نام، تاریخ، نوع سند، حجم و... گرفته تا معیارهای پیچیده تركیبی و محتوا شمول، پارامترهای قابل انتخاب برای ساخت یك پوشه هوشمند میباشند. چیزی كه باعث ارزشمندتر شدن این پوشهها میگردد پویا بودن آنها است. بدین معنا كه روزآمدسازی اطلاعات موجود در این پوشهها بهطور خودكار، بلادرنگ و مطابق با آخرین تغییرات در هارددیسك (حذف، كپی و...) میباشد. مشابه چنین قابلیتی را پیش از این در فهرستهای پخش هوشمند(Smart playlist) نرمافزار iTunes مشاهده كرده بودیم. اما درTiger چنین قابلیتی در تمام سیستمعامل گسترش یافته و شامل هر نوع سندی میشود. قابلیتهای پوشههای هوشمند و پویایی آنها بهواسطه موتور جستجو Spotlight حاصل شده است. در واقع میتوان به پوشههای هوشمند از دو زاویه نگاه كرد. جنبه بدیهی استفاده از این پوشهها گردآوری اطلاعات پراكندهای است كه مایلیم در كنار هم باشند. این كار ممكن است به منظور خاصی انجام شود. مثلاً مرتب كردن عمومی اطلاعات، جمعآوری اسناد در مورد یك موضوع خاص یا چیزهایی از این قبیل. اما وجه اشتراك همه اینها در تعامل با چنین مكانیزمی، <موجود بودن> اطلاعات در سیستم است. در حقیقت جنبه دیگر استفاده از این پوشهها، امكان سازماندهی و تعامل با اطلاعاتی است كه هنوز برروی سیستم وجود ندارند. بهطور روشنتر، شما میتوانید پوشهای هوشمند با ضوابط و معیارهایی بسازید كه دربرگیرنده هیچ یك از اطلاعات موجود برروی سیستم شما نباشد، اما در آینده و با اضافه شدن اطلاعات جدید به سیستم، این پوشهها نیز شامل موارد موردنظر گردند. بهاین ترتیب زمان لازم برای جمعآوری و یا ساماندهی اطلاعاتی كه در آینده به سیستم شما اضافه میگردند تقریباً به صفر نزدیك خواهد بود. همانطور كه اشاره شد، ضوابط متعددی میتوانند بهعنوان معیار جستجو در نظر گرفته شوند. این انعطافپذیری در عمل و بسته به سطح كاربر و مورد استفاده وی میتواند پوشههای هوشمند را به ابزاری منحصربهفرد و كارا برای تعامل با اطلاعات مبدل سازد.
Dashboard
یك توضیح
یكی از خوانندگان یعنی آقای امین بختیاری از اصفهان، اشكالی را به یكی از مقالات این بخش وارد نموده بودند. ایشان نوشتهاند كه:<در مقاله <سیبی با دو هسته> كه در شماره ۴۸ ماهنامه چاپ شده بود مقایسه نادرستی میان PowerBook و لپتاپهای وینتلی انجام شده بود. چرا كه اولاً پردازنده PowerPC G ۴باید با Pentium M مقایسه شود. ثانیاً طبق بنچماركهای شركت اپل PowerBook G ۴كارایی بالاتری نسبت به لپتاپهای مبتنی بر Pentium M داشته است>. ظ دوست گرامی ضمن تشكر از دقت نظر شما یادآوری چند نكته ضروری به نظر میرسد:
۱ در مورد اینكه تنها معیار مقایسه دو پردازنده سرعت كلاك نمیباشد با شما موافقیم. چه آنكه فلسفه معرفی، مرور اجمالی و یا تأكید بر مواردی چونDual Core ،Cash Instruction Cracking ، پهنای باند، Altivec و... نیز تبیین همین نكته است.
حتی در زمان عرضه اولین Power Mac مجهز به پردازنده G ۵و در شرایطی كه سرعت كلاك این پردازنده و معماری ۶۴ بیتی آن در كانون توجهات قرار داشت برروی Mulliply Accumufate دست گذاشتیم و آن را یكی از مهمترین دلایل كارایی بالای این پردازنده نامیدیم. (شماره ۳۵، بخش اپل دنیایی دیگر(
اما سرعت كلاك در اینجا صرفاً به این دلیل مطرح شده است كه فعلاً به عنوان تنها روش بالا بردن كارایی G ۴مورد استفاده قرار میگیرد و همانطور كه در مطلب مذكور عنوان شده است فناوریهایی چونDual Core ، Power Tuneو غیره میتوانند كارایی پردازندهها را از منظری دیگر (تقسیم پردازش، ذخیره انرژی و ...) افزایش دهند.
۲ در مورد بنچماركهایی كه از سوی اپل منتشر میشوند نظرات مختلفی وجود دارد. در اغلب آزمایشهایی كه اپل به آنها استناد میكند نرمافزار فتوشاپ یا موارد خاص دیگری مورداستفاده قرار گرفته است كه برای موتور Altivec بهكار رفته در G۴بهینه شدهاند و در حقیقت كسب چنین نتایجی منحصر به تعداد معدودی از نرمافزارهاست. به هر حال هیچ شركتی تمایل ندارد كه نقاط ضعف محصولات خود را عیان كند و این با پوشیده نگاه داشتن بخشی از واقعیات میسر میگردد. به عنوان مثال اپل در سال ۲۰۰۳ و هنگام معرفی Power Mac G۵ این كامپیوتر را با استناد به نتایج بنچماركهای Veritest <سریعترین كامپیوتر رومیزی جهان> نامیده بود. بلافاصله پس از آن در مورد این بنچماركها جنجال بزرگی مبنی برعدم مقایسه صحیح به راه افتاد كه مختصر ماوقع را میتوانید در شماره ۳۵ مطالعه نمایید. بد نیست بدانید كه پیگیریهای شركت دل به عنوان طرف مورد مقایسه منجربه درخواست شورای واحد تبلیغات كشوری (NAD) مبنی بر عدم پخش چنین آگهیهایی از سوی اپل شد.
۳ دلیل اینكه چرا G۴ باید با Pentium M مقایسه شود را ذكر نكردهاید. به هر صورت در حال حاضر نتبوكهایی با پردازنده Pentium ۴ از سوی بسیاری از شركتها در حال تولید است. طبیعتاً چنین نتبوكهایی از نظر ضخامت، اتلاف حرارتی و ... با نتبوكهای G۴ یا Pentium M برابری نمیكنند. اما فعلاً نیاز افرادی را كه به دنبال یك جایگزین همراه برای كامپیوتر رومیزی خود با همان كارایی یا نزدیك به آن هستند تأمین میكنند.
۴ در مقایسه G۴ و Pentium M نیز همانطور كه اشاره شد ۴ G فقط در بعضی موارد كارایی بالاتری (در سرعتهای كلاك مشابه) از خود نشان داده است. اما نرمافزارهای متعددی هم وجود دارند كه برروی Pentium M با سرعت بهتری اجرا میشوند و به این ترتیب برای یك كاربر برروی سرعت به مورد كاربری وی بستگی خواهد داشت. برای كاملتر كردن یك مقایسه بین سكویی، اگرچه هدف از مقاله مذكور چنین مقایسهای نبوده، پردازندههای جدید AMD مخصوص نتبوكها هم كارایی بالاتری نسبت به هر دو مورد ذكر شده از خود نشان داده است و این رقابت در این زمینه را برای اپل دشوارتر نیز خواهد ساخت. یكی از مسؤولین رده بالای اپل اخیراً تعبیه پردازنده G۵ در یك نتبوك را <مادر تمام مشكلات حرارتی> نامیده است كه نشاندهنده درك اپل از شرایط موجود در احساس نیاز به پردازندههای سریعتر و كاراتر در نتبوكهای این شركت است. مطمئناً اپل تمایل دارد تا در حوزه لپتاپها و در رده Highend نیز حرفهای بیشتری برای گفتن داشته باشد. یكی از پرزرق و برقترین و در عین حال بحثانگیزترین قابلیتهایTiger ، Dashboard نام دارد (علت بحثانگیز بودنDashboard شباهت آشكار آن با نرمافزارKonfabulator است كه توسط شركت دیگری برای OS X توسعه یافته است. Dashboard ( در واقع لایهای جدید به رابط بصری OS X اضافه میكند كه شامل نرمافزارهای كوچك و معمولاً تكمنظورهای به نام Widget (بخوانید: ویجیت) میباشد. (شكل۳ ) Widgetها كاربردهای متنوعی دارند. به عنوان مثال اپل بهطور پیشنصب،widget هایی چون ساعت جهانی، تقویم دیواری، تابلوی نمایش قیمت و نوسانات سهام شركتها، ماشین حساب و ... را همراه با یك كنترل كنندهiTunes در Dashboard تعبیه كرده است. بنابراین میتوان گفت كه Dashboard یك تابلوی اعلانات برای اطلاعاتی است كه كاربرد زیاد و عمومی داشته و دائماً به آنها مراجعه میشود. این اطلاعات به شكلی جذاب در اختیار كاربر قرار میگیرند. اما مهمتر از جذابیت، دسترسی سریع و ساده به) Dashboard یا(widget مهم است. یكی از كلیدهای تابعی(F) صفحه كلید را انتخاب و فشار دهید تا شاهد جادوی گرافیكی Quartz Extreme باشید. این روش دسترسی كاملاً شبیه استفاده از Expose میباشد و بیجهت نیست كه اپل داشبورد را < Expose برایwidget ها> مینامد. با فشردن دكمه انتخابی (بهطور پیشفرض F۱۲ ) تمام صفحه نمایش را پردهای تاریك و شفاف فرا میگیرد (تاحدی كه پنجرههای باز شده پیشین قابل تشخیص هستند) و بلافاصلهwidget ها با یك جلوه بصری به داخل صفحه نمایش میپرند. گویی تا پیش از فراخوانی داشبورد،widget ها خارج از صفحهنمایش و پشت سر شما قرار داشتهاند. هنگامی كه نشانگر ماوس نزدیك گوشه بالا و سمت راست یك widget قرار میگیرد، علامت ضربدر كوچكی ظاهر میشود تا بتوانید آن را ببندید. نزدیك كردن نشانگر ماوس به گوشه پایین و سمت راست یك widget نیز باعث آشكار شدن پیكان كوچكی میشود كه با كلیك كردن روی آنwidget موردنظر به پشت میچرخد (گردش حول محورفرضی y ) این گردش به اندازه كافی آهسته و مرئی هست تا چشمان كاربر را خیره كند. استفاده از جلوههای بصری به اینجا ختم نمیشود. فرض كنید میخواهید یك widget خاص را مجدداً باز كنید. حركت دادن ماوس و قرار دادن نشانگر در بالای صفحه نمایش باعث باز شدن كادری نواری میشود كه در آن اسامیwidget ها دیده میشوند. كلیك كردن روی هر یك از این نامها باعث باز شدن ویجیت موردنظر میگردد. خوب اینكه طبیعی است. اما این كلیك كردن چیزی بیش از یك باز شدن ساده یا استفاده از یك جلوه پدیداری تدریجی معمولی است. بلكه این باز شدن جنبشی موجزا است و مواج شدن صفحه نمایش را در پی دارد. این مواج شدن صفحه نمایش مانند حالتی است كه سنگی را درون آب میاندازید. به محض بالا آمدن كاملwidget ، موجها ناپدید میشوند. این جلوه بصری واقعاً مهیج است آنقدر زیاد كه دوست دارید بنشینید و بیدلیل ویجیتها را باز كنید و ببندید. فقط به خاطر دیدن این شعبده بازی بصری!در عمل widget ها منحصربه همانهایی نیستند كه اپل در Tiger ارایه میكند. ساختن یك ویجیت كار چندان مشكلی نیست. كافی است بدانیمwidget ها در واقع تعدادی صفحه وب كوچك هستند كه توسط جاوااسكریپت، HTMLیا CSS قابل توسعه بوده و توسطWeBkit ارایه شده از سوی اپل رندر میشوند. به اینترتیب هر كسی كه مثلاً با جاوااسكریپت آشنایی دارد و از طراحی وب نیز چیزهایی میداند، میتواند برای Tiger یك widget بسازد. بنابراین میتوان انتظار داشت كه بهزودی شاهد نرمافزارهای كوچك بیشماری برای تعبیه در داشبورد خواهیم بود. این همان چیزی است كه اپل به دنبال آن است. شركت تلاش میكند تا توسعهدهندگان و حتی كاربران عادی را برای گسترشwidget ها ترغیب نماید. ظاهراً این موضوع برای اپل اهمیتی ویژه دارد.
فناوری جستجوی Spotlight
اغلب فناوریهای نوین جستجو برای یافتن سریع اطلاعات دارای یك پایگاه داده هستند. موتور جستجوی Spotlight نیز از این قاعده مستثنی نیست. اما اینكه چه چیزی و چگونه در آن ذخیره میشود منحصر به فرد است. نتیجه كار چیزی است كه یكی از مهمترین دلایل ارتقا به Mac OS ۱۰.۴ محسوب میشود، جستجوی بلادرنگ، محتوا شمول و شامل فراداده (Meta Data) درست مانند هنگامی كه با شروع تایپ نام آهنگ موردنظر در كادر جستجوی iTunes نتایج آن قابل مشاهده هستند. اكنون چنین قابلیتی شامل همه اطلاعات موجود در سیستم بوده و از اسناد PDF و آفیس گرفته تا ایمیلها، صفحات وب، عكس، آهنگ و حتی اجزای خود سیستمعامل نظیرHelp ، System Preferences و ... میگردد.علاوه بر بیدرنگ بودن نمایش نتایج، قابلیت مهم دیگری كه Spotlight را از دیگر فناوریهای جستجو متمایز میكند، امكان جستجو در محتوای اسناد است. بهواسطه این ویژگی، Spotlight قادر خواهد بود تا لغت یا عبارت موردنظر را مثلاً در میان جملات یك سند PDF ، word و... نیز پیدا كند. ویژگی مهم دیگری كه تكمیلكننده قابلیتهای Spotlight میباشد، امكان جستجو براساس <فراداده> یا Meta data است. اما فراداده چیست؟ تصور میكنم روشنترین تعریف در مورد فراداده همان چیزی است كه اپل در مستندات تایگر عنوان میكند: <فراداده بهطور اجمالی، اطلاعات در مورد اطلاعات توصیف میشود. فراداده توضیحاتی مانند (و نه محدود به) طول، عرض، اندازه، سازنده، دارنده حق طبع، عنوان، ویراستار، زمان ساخت و آخرین تاریخ تغییر را در مورد اطلاعات موجود در یك سند فراهم میكند. در عمل اطلاعات زیادی میتوانند فراداده تلقی شوند.> به این ترتیب این اطلاعات نیز میتوانند بهعنوان معیار جستجو مورد استفاده قرار گیرند. تلفیق این سه قابلیت كه هر یك به تنهایی ارزش و اهمیت زیادی دارند باعث شده است تا Spotlight یك فناوری جستجوی تمام عیار و بیرقیب شمرده شود. این ویژگیها ریشه در سیستمفایل تایگر دارند. انباره ذخیرهسازی Spotlight یك پایگاه داده در سطح سیستمفایل HFS+ میباشد كه در حین ساختن، كپیكردن، ویرایش و یا حذف روزامد میگردد. اپل همچنین امكاناتی را برای توسعهدهندگان فراهم كرده است تا قادر به اضافه كردن قابلیتهای فراداده به نرمافزارهای خود باشند. حتماً میدانید كه مایكروسافت نیز قصد دارد چنین قابلیتهای جستجویی را در نسخه بعدی سیستمعامل خود یعنی Longhorn تعبیه كند و بسیاری از كاربران ویندوز امیدوارند تا دیگر هرگز چهره آن سگ كتاب به دست را در گوشه دسكتاپ خود نبینند. موضوع جستجو خصوصاً به واسطه افزایش ظرفیتها در دیسكهای سخت امروزی و وجود دهها گیگابایت اطلاعات برروی سیستم كاربران ضروری به نظر میرسد. اما آیا اپل و یا مایكروسافت صاحب ایده اصلی تعبیه چنین قابلیتهای جستجویی در سیستمعامل بودهاند؟ پاسخ منفی است. سالها پیش سیستمعامل مهجور Be دارای یك سیستم جستجوی بیدرنگ و محتوا شمول بود. حتی قابلیت ذخیره نتایج جستجو در قالب یك نماد گرافیكی نیز در Be وجود داشت. سازندگان این سیستمعامل عقیده داشتند كه یكی از مزایای این سیستم جستجو این است كه كاربر هرگز نگران نخواهد بود كه یك سند را در كجا قرار داده است. در اینجا بیمناسبت نیست كه اشاره كنیم دو سال پیش، اپل، آقای دومینیك گیام پائولو، متخصص نامدار طراح سیستم فایل و طراحی اصلی سیستم فایل Be را به خدمت گرفت.
كار با Spotlight
نماد گرافیكی Spotlight در سمت راست Menubar قرار گرفته است كه با كلیك كردن بر روی آن، كادر جستجو در پایین كادر ظاهر میشود. به محض تایپ واژه موردنظر، نتایج جستجو آشكار میشوند. نحوه نمایش نتایج كاملاً ساده و هوشمندانه است. در حین تایپ فهرست پایین آمدنی در زیر كادر جستجو باز میشود و نتایج در قالب گروههایی قابل مشاهده هستند. (شكل ۴ الف) نخستین موردی كه همیشه در بالای این فهرست و پیش از موارد یافته شده قرار میگیرد گزینه "All Result" میباشد. در صورت كلیك كردن برروی آن، نتایج به صورت مستقل و در یك پنجره مخصوص كه در واقع پنجره اصلی Spotlight است نمایش داده میشوند. (شكل۴ الف) در حقیقت این دومین روش مشاهده نتایج جستجو پس از نمایش فهرستی آنها است. البته الزاماً نیازی به استفاده از روش دوم وجود ندارد. اساساً این دو روش برمبنای یك دیدگاه دو مرحلهای و در عین حال مرتبط در نظر گرفته شدهاند. در حالت اول شما ممكن است پس از تایپ واژه موردنظر چیزی را كه به دنبال آن میگردید پیدا كنید. چرا كه مهمترین نتایج، فهرستوار و با ترتیبی منطقی در مقابل شما هستند. مثلاً اسنادی كه دارای واژه موردنظر در نام خود هستند در ابتدای فهرست قرار دارند كه بدون هیچ كار اضافهای به آنها دسترسی خواهید داشت. در صورتی كه این فهرست پایین آمدنی شامل نتیجه موردنظر شما نبود، با انتخاب All Result تمام نتایج یافته شده را ملاحظه خواهید كرد.در سمت راست پنجره Spotlight ، یك كادر جانبی وجود دارد كه شامل گزینههایی برای پالایش نتایج جستجو میباشد. بهعنوان مثال این گزینهها میتوانند جستجو را با تعیین یك بازه مكانی (مثلاً محدود به یك پوشه Home ) یا بازه زمانی (مثلاً بین یك هفته یا ماه خاص) دقیقتر كنند. در پایان جستجو میتوانید نتایج حاصل را در قالب یك پوشه هوشمند ذخیره نمایید. اپل فناوری Spotlight را در قالب یك كادر جستجو در اغلب نرمافزارهای داخلی Tiger مانند Mail ،ical ، Adress book و ... تعبیه كرده است تا قابلیتهای آن به صورت بهینه و مستقیم در این نرمافزارها قابل استفاده باشد. یكی از جالبترین موارد استفاده Spotlight تعبیه كادر جستجوی مبتنیبر آن در بالای پنجره System Preferences میباشد. گاهی اوقات كاربر فراموش میكند كه برای تغییر یكی از تنظیمات سیستم باید به كدام بخشSystem Preferences مراجعه كند. با تایپ لغت موردنظر در كادر جستجو، نماد گرافیكی آیتمهایی از System Preferences كه شامل این لغت هستند طی یك جلوه بصری درخشان میشوند.در واقع یكی از مهمترین تغییرات صورت گرفته در Finder جدید نیز امكان استفاده مستقیم از قابلیتهای جستجوی Spotlight میباشد. با تایپ واژه مورد نظر در كادر جستجوی Finder نتایج در همین پنجره و البته با شكل و شمایلی مشابه پنجره اصلیSpotlight نمایش داده میشود. گزینههای پالایش نتایج نیز در Finder موجود و قابل استفاده هستند. Core Image و Core Video یكی از مهمترین دلایلی كه مكینتاش را به سكویی مناسب در امور تدوین و ویرایش صدا تبدیل كرده است وجود Core Audio و Core MIDI در لایههای زیرین سیستمعامل OSX میباشد.اختصاص چنین بخشهایی برای این كارها باعث افزایش قابل ملاحظه سرعت و كیفیت انجام آنها شده است. اما در نسخه جدید سیستمعامل اپل، مشابه چنین واحدهایی برای پردازشهای گرافیكی و ویدئویی نیز اضافه شده است. دو فناوری جدیدCore Image وCore Video به عنوان دو واحد پردازش اختصاصی برای بالا بردن سرعت، دقت، كیفیت و استفاده بهینه از منابع سختافزاری جدید در Tiger تعبیه شدهاند.به طور دقیقتر Core Image و Core Video برای افزایش كارایی گرافیكی سیستم، از منابع GPU استفاده میكنند. همانطور كه میدانید كارتهای گرافیكی جدید مجهز به واحد پردازش گرافیكی یا GPU هستند. GPU میتواند مقدار زیادی از اطلاعات را پردازش كرده و از بار محاسباتی محول شده به CPU بكاهد.GPU .های بعضی از كارتهای گرافیكی جدید فعلی قادر به پردازش دادههای گرافیكی تا ۶ میلیون پیكسل در هر ثانیه میباشند. این توان هر ۶ ماه تقریباً دو برابر شده و یك پتانسیل بالقوه برای انجام چنین پردازشهایی محسوب میشوند. Core Image و Core Video امكان استفاده توسعه دهندگان نرمافزار از این منابع را بدون نیاز به كسب دانش عمیق از برنامهنویسی در سطح پیكسل میسر میسازد. طبق گفته اپل، حتی در رایانههای فاقد GPU قابل برنامهریزی، Core Image برای دسترسی به فیلترها و افكتهای گرافیكی شامل مجموعهای Plugin مانند، به نام Image Unit میباشد. Image Unit امكان مدیریت متمركز Plugin های مخصوص پردازش گرافیكی را فراهم میكند و سایر نرمافزارها میتوانند از آنها استفاده كنند. نتیجه كار امكان اعمال فیلترها یا جلوههای گرافیكی به صورت بلادرنگ و با كیفیتی بهتر از گذشته میباشد. اپل در پایگاه وب خود از حدود ۱۰۰ فیلتر و افكت تعبیه شده در این مجموعه كه میتوان آنها را به صورت بلادرنگ اعمال كرد، نام برده است. Core Video نیز به عنوان پلی ارتباطی میان Qiuck Time و GPU امكان استفاده از قابلیتهای Core Image را برای انجام پردازشهای ویدئویی فراهم میكند.
پشتیبانی از AVC / H.۲۶۴
بدون هیچ شك و تردیدی یكی از كلیدیترین ویژگیهای Tiger پشتیبانی از Codec باز و انقلابی H.۲۶۴ یا AVC (سرنام عبارتAdvance Video Coding است ) كه با نام MPEG۴ Part۱۰ نیز شناخته میشود. این Codec پیشرفته كه از آن به عنوان جانشین خلفنگارش پیشین MPEG یاد میشود، قادر است وضوح تصویری تا چهار برابر نسخه فعلی MPEG یعنی (H.۲۶۳) را با همان نرخ انتقال ارایه دهد كه مطمئناً تحولی بزرگ را در دنیای ویدئوی دیجیتال به ارمغان خواهد آورد. H.۲۶۴ از سوی هر دو گروه توسعهدهنده نسل بعدی رسانههای نوری یعنی دیسكهای Bluray و HDDVD به عنوان یكی از قالبهای ویدئویی پشتیبانی و پذیرفته شده است. اما جالب آنكه بهواسطه گستره كاربرد و قالبهای منحصر بهفرد این قالب ویدئویی این موضوع چندان عجیبی نیست. چرا كه H.۲۶۴ یك قالب مقیاسپذیر میباشد، از موبایلهای ۳G گرفته تا ابزارهای سرگرمی دیجیتال و تا تولید و ویرایش محتوای HD میتوانند از H. ۲۶۴ استفاده كنند. بهخصوص فشردهسازی بالا و نرخ انتقال داده پایین این Codec آن را برای پخش و ارسال ویدئوی جریانی (Streaming Video) در هر موضوع و كاربردی ایدهآل میسازد. H.۲۶۴ امكان تولید محتوا برای موبایلهای ۳G با نرخ انتقال ۵۰ تا ۱۶۰ كیلوبایت در ثانیه، با جزییات استاندارد یا SD با نرخ ۸۰۰ تا ۱۵۰۰ كیلوبایت بر ثانیه، با جزییات بالا یا یا HD - رزولوشن ۱۲۸۰*۷۲۰ و ۲۴P - با نرخ ۵ تا ۷ مگابیت برثانیه، ویدئو با جزییات بسیار بالا یا Full HD - ۱۰۸۰*۱۹۲۰ و۲۴P - با نرخ انتقال ۷ تا ۹ مگابیت برثانیه را فراهم میكند. این فشردهسازی مؤثر در كنار كیفیت بالاتر تصویر، مقیاسپذیری و بازبودن H.۲۶۴ آن را به یك فناوری بیرقیب در حوزه كدكهای ویدئویی تبدیل كرده است. هم اكنون شركتهای بزرگی چونIBM ، سامسونگ، موتورولا وDirec TVاز H.۲۶۴ پشتیبانی میكنند و میتوان حدس زد كه در آیندهای نزدیك بسیاری از ابزارهای چندرسانهای دیجیتال از این قالب استفاده خواهند كرد. حتی احتمال استفاده از آن برای ایجاد شبكههای دریافت فیلم و یا پخش تلویزیونی دیجیتال نیز دور از ذهن نخواهد بود. به طور حتم در آینده از H.۲۶۴ بسیار خواهیم شنید. Quick Time ۰.۷ناگفته پیداست كه مهمترین تغییرQuick Time پشتیبانی از H.۲۶۴ است. به این ترتیب نخستین تجلی قابلیتهای اینCodec جدید در Quick Time نمود پیدا میكند. اپل H.۲۶۴ را مانند دیگر قالبها در قلب Quick Time تعبیه كرده است و توسعهدهندگان به راحتی میتوانند ازAPI های جدید این نرمافزار برای پشتیبانی از H. ۲۶۴ و رمزگذاری و رمزگشایی توسط آن در نرمافزارهای خود استفاده كنند. كاربران نیز میتوانند در پروژههای مبتنی بر Quick Time خود H.۲۶۴ را به عنوان گزینه خروجی انتخاب كنند و از كیفیت استثنایی آن بهرهمند گردند. اپل امیدوار است با پشتیبانی از این Codec غیراختصاصی و استاندارد قلمروی Quick Time گسترش یابد. اما از ارتقاهای دیگر این نسخه از Quick Time باید به پشتیبانی از نرخهای نمونهبرداری بالاتر صدا مانند ۹۶KHz و ۱۹۲KH، سیستمهای چند كاناله مانند صدای محیطی ۱/۵ و صداهای غیرفشرده اشاره كرد. از دیگر قابلیتهای ۷ QuickTime امكان انتشار و به اشتراكگذاری سریع فایلهای رسانهای از طریق سرویس .Mac و یا ضمیمه كردن آن به email میباشد. Quick Time ۷ اجازه میدهد تا اندازه دلخواه فایل Small ،Medium یا Large و همچنین نرخFrame و كیفیت صدا را انتخاب و سپس آن را ارسال كنید. تشخیص خودكار سرعت اتصال برای پخش جریانی، امكان تغییر اندازه پنجرهQuick Time در حین پخش بدون افت كیفیت، اضافه شدن كلیدهای كنترل در حالت تمام صفحه و ضبط سریع صدا و تصویر با یك كلیك با استفاده ازiSight یا دیگر دوربینهای مجهز به Firewire از دیگر ویژگیهای نسخه هفتم Quick Time میباشند. Safari ۲.۰ دومین نسخه مرورگر اپل همراه با Tiger عرضه میشود. در نگاه نخست، افزایش قابل توجه سرعت Safari ۲.۰ در نمایش صفحات وب جلب توجه میكند. به طوری كه سرعت نمایش بعضی از صفحات تا دو برابر نسخه ۳/۱ این مرورگر میباشد. پس از آن باید به پشتیبانی Safari ۲.۰ از نمایش صفحات به صورتRSS اشاره كردRSS . فناوری استانداردی است كه برای ناشرین وب امكان ایجاد متون كوتاه و مختصر از محتوای صفحات وب را فراهم میكند. به این ترتیب محتوای یك صفحه وب به شكل ساده و مناسب برای مروری اجمالی در اختیار كاربر قرار میگیرد. در حال حاضر محتوای تعدادی از پایگاههای وب به هر دو شكل معمولی وRSS ارایه میشود كه تعداد آنها روز به روز در حال افزایش است. Safari ۲.۰ از استانداردهای RSS ۰.۹ ، RSS ۱.۰ ، RSS ۲.۰ و استاندارد مشابه Atom پشتیبانی میكند. این مرورگر همچنین اكنون دارای یك كادر كنترلRSS نیز میباشد كه توسط گزینههای موجود در آن میتوان اندازه قابل مشاهده هر خبر یا مقاله را تغییر داده و نمایش عناوین را برمبنای تاریخ، عنوان و هنگام استفاده از Safari ۲ در صورت مراجعه به پایگاه وبی كه صفحات آن در قالبRSS نیز قابل مشاهده باشند، آیكونی آبیرنگ در سمت راست نوار آدرس ظاهر میشود كه با كلیك كردن بر روی آن میتوان فهرستی از عناوین و توضیحاتی در مورد آنها را مشاهده كرد. كاربر همچنین میتواند بهطور همزمان بیش از یك صفحهRSS را مشاهده كند. به علاوه اپل امكان نشانهگذاری (BookMark) صفحات RSS را در نسخه جدید مرورگر خود تعبیه كرده است. یك كادر جستجو نیز برای جستجو میان صفحات RSS در كنار كادر جستجوی گوگل گنجانده شده است. نتایج ارایه شده شامل صفحات نشانهگذاری شده نیز خواهد بود. كاربر حتی میتواند نتایج جستجوی خود را ذخیره كرده و به Safari اجازه دهد تا این نتایج را با اضافه شدن اخبار یا مقالات جدید روزآمد سازد. كسانی كه ترجیح میدهند عادات وبگردی آنها محرمانه و غیرقابل جستجو باشد از ویژگیPrivate Browsing خوشحال خواهند شد. با انتخاب گزینهStart Private Browsing هیچ یك از اطلاعات شخصی شما از قبیل صفحات بازدیدشده، جستجوها، رمزهای عبور و ... ذخیره نخواهند شد. Safari ۲.۰ برای نمایش اسنادPDF از موتور PDF تعبیه شده درTiger استفاده میكند. هنگام مواجه شدن با یكPDF در اینترنت منویی ظاهر میشود كه توسط آن میتوانید از میان مشاهده درpreview و یا مرورگر یكی را انتخاب و آن را ذخیره نمایید. دیگر ویژگی مهم Safari ۲.۰ ارتباط بهتر آن باMail میباشد. كاربر میتواند از طریقemail پیوندها، صفحات وب و یا محتوای آنها را ارسال كند. كلیك كردن برروی كلیدهای و هنگام مرور یك صفحه وب باعث باز شدن Mail میشود كه این نرمافزار پیوند موردنظر را به انضمام یك پیغام پیشفرض آماده ارسال نشان میدهد. كلیك كردن برروی كلیدهایShifti Command نیز محتوایHTML یك صفحه وب را درmail آماده ارسال میكند. طرفداران ویژگی ارزشمند Web Archive در اینترنت اکسپلورر (كه اجازه میدهد یك صفحه وب را به شكلی بهینه برروی دیسك سخت ذخیره كنید) اكنون میتوانند از امكان ذخیره صفحات به صورت آرشیو در Safari ۲.۰ نیز استفاده كنند.