شهرستان بندرعباس در شمال تنگه هرمز قرار دارد. وسعت آن ۲۷۳۱۶ کیلومتر مربع است. این شهرستان از سمت شمال به شهرستان حاجی آباد و از سمت شرق به شهرستانهای میناب و رودان، از غرب به شهرستانهای: بندرخمیر و بندر لنگه، و از جنوب به خلیج فارس و جزیره قشم محدود میباشد.
شهر بندر عباس مرکز شهرستان بندر عباس است. وسعت این شهر که در ساحل خلیج فارس واقع شدهاست حدود ۴۵ کیلومتر مربع و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۰ متر میباشد.که با اجاره خودرو بندرعباس را می توان طی چند روز از این شهر دیدن کرد
نزدیکترین شهر به بندرعباس شهر قشم (مرکز جزیره قشم) با حدود ۲۸ کیلومتر میباشد.که با اجاره خودرو بندرعباس میتوان به قشم رفت فاصله بندرعباس تا تهران ۱۳۳۳ کیلومتر میباشد.
شهر بندر عباس از شمال به ارتفاعات و کوه ها و از جنوب به دریا منتهی میشود؛ بنابراین موضوع شیب عمومی شهر در راستای شمال به جنوب میباشد. بخش وسیع و قابل توجهی از شهر از جمله محله سورو در جنوب غربی شهر و جنوب خیابان امام خمینی حد فاصل خور شیلات و خورگورسوزان و جنوب محله نخل ناخدا دارای سطحی هموار بوده واز ارتفاعی بین ۰٫۶ متر تا حداکثر ۵ از سطح دریا برخور دار میباشد.
در تقسیم بندیهای استانی قدیم، بندرعباس (به همراه میناب و شهرهای شرق هرمزگان) شهرستانی از استان کرمان قدیم (استان ۸) بود و بعدها به عنوان استان ساحلی و سپس هرمزگان مستقل گردید
تاریخچه کهن
در زمان فرمانروایی داریوش بزرگ (بین ۵۸۶ و ۵۲۲ پیش از میلاد) فرمانده سلیاکوس به فرمان داریوش بزرگ از بندرعباس با کشتی به اکتشاف اقیانوس هند و دریای سرخ پرداخت. در زمانی که اسکندر، شاهنشاهی ایران را فتح میکرد، بندرعباس با نام هُرمیرزاد (Hormirzad) شناخته میشد.
نام های پیشین
هر دو نام های سورو و گمبرون هر دو واژه ایرانی داشته و در اصل به شکل های "سارو " (منسوب ساری یعنی گونه ای پارچه که در سمت هندوستان تولید میشده است) و خامه ور رون (محل دارای پارچه و تور و ریسمان) بوده و این نام می توانست به موجود کجکی راه رونده یعنی خرچنگ اطلاق شود که پرتقالیها آن را در زبان خویش به همین معنی یا به معنی گمرک گرفته اند. نام خامه ور ون در نام بندر خمیر استان هرمزگان واقع در شمال جزیره قشم زنده مانده است . بنابراین نام پرتغالی کامبارائو/کاماراو به کلمه فارسی خم برو و خمی رو می توانست سبب پدید آمدن نام کهن محلی نام این شهر یعنی خمبرو در معنی جایگاه خرچنگها شده باشد. گرچه معلوم نیست که پرتقالیها نام گمبرون (خام ور ون) را رسماً در زبان خویش به معنی جایگاه خرچنگ یا شهر گمرکی گرفته باشند.
یونانیان نام کهن بندرعباس را در لشکرکشیهای اسکندر و نیروی دریایی او "سالمونت" می نگارند که آن را نیز می توان به همین معنی جایگاه تولید پارچه ساری / ساره یا سالمو (تور، ریسمان) گرفت.
وازه ثیاب در زبان عربی که معنی جامه ها و البسه است؛ مسلم می نماید نام تیاب خود همان شهر سورو (سالمونت) زمان باستان یعنی بندر عباس کهن منظور بوده است.
نام جرون همان طوریکه گفته شده است:"جرون نام قدیمی جزیره هرمز بود، اما پس از جابجایی مرکز تجاری و بازرگانی هرمز کهن (میناب) به این جزیره و ایجاد شهری بنام هرمز در این جزیره، کم کم اسم هرمز با توجه به پیشینه تاریخی آن، جای جرون گرفته و بعنوان جزیره هرمز شهرت جهانی یافت.بعدها نام جرون در بندرگاهی که در منطقه سورو کهن وجود داشت، استفاده گردید. با رونق و گسترش تجارت در جزیره هرمز بندر جرون هم رو به رشد نهاد از این بندر برای بارگیری وتخلبه کالاهای تجاری جزیره هرمز استفاده می شد .جرون شهری است نیکو و بزرگ و دارای بازارهای خوب که بندرگاه هند و سند می باشد و مالتجاره های هندوستان از این شهر به عراق عرب و عراق عجم و خراسان حمل می شود
کلمه جِر در فارسی به معانی شکاف زمین و نهر کوچک است. از این مفهوم در باب نام جرون دو نتیجه می توان گرفت. نخست اینکه از نام جر رون (جر ران، جر لان) مفهوم قطعه زمین جداشده از سرزمین و خاک اصلی یعنی جزیره اراده شده باشد. از اینکه در زبان فارسی اثر و نشانی از این مفهوم نمی بینیم؛ پس باید آن را کنار نهاد. دوم اینکه از آن معنی ناحیه ای که در کناره ای بلند آب گودی قرار گرفته یعنی بندر (بُن در یا بُن دریا) منظور شده باشد. از سفرنامه ابن بطوطه چنین مستفاد میشود که نام جرون به همین معنی اخیر گرفته شده و به بندرگاهی درشهر سورو اطلاق گردیده است. این نام بدین مفهوم می توانست بین بندرگاه شهر سورو و جزیره جرون (جزیره هرمز) مشترک بوده باشد.
شهر بندر عباس مرکز شهرستان بندر عباس است. وسعت این شهر که در ساحل خلیج فارس واقع شدهاست حدود ۴۵ کیلومتر مربع و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۰ متر میباشد.که با اجاره خودرو بندرعباس را می توان طی چند روز از این شهر دیدن کرد
نزدیکترین شهر به بندرعباس شهر قشم (مرکز جزیره قشم) با حدود ۲۸ کیلومتر میباشد.که با اجاره خودرو بندرعباس میتوان به قشم رفت فاصله بندرعباس تا تهران ۱۳۳۳ کیلومتر میباشد.
شهر بندر عباس از شمال به ارتفاعات و کوه ها و از جنوب به دریا منتهی میشود؛ بنابراین موضوع شیب عمومی شهر در راستای شمال به جنوب میباشد. بخش وسیع و قابل توجهی از شهر از جمله محله سورو در جنوب غربی شهر و جنوب خیابان امام خمینی حد فاصل خور شیلات و خورگورسوزان و جنوب محله نخل ناخدا دارای سطحی هموار بوده واز ارتفاعی بین ۰٫۶ متر تا حداکثر ۵ از سطح دریا برخور دار میباشد.
در تقسیم بندیهای استانی قدیم، بندرعباس (به همراه میناب و شهرهای شرق هرمزگان) شهرستانی از استان کرمان قدیم (استان ۸) بود و بعدها به عنوان استان ساحلی و سپس هرمزگان مستقل گردید
تاریخچه کهن
در زمان فرمانروایی داریوش بزرگ (بین ۵۸۶ و ۵۲۲ پیش از میلاد) فرمانده سلیاکوس به فرمان داریوش بزرگ از بندرعباس با کشتی به اکتشاف اقیانوس هند و دریای سرخ پرداخت. در زمانی که اسکندر، شاهنشاهی ایران را فتح میکرد، بندرعباس با نام هُرمیرزاد (Hormirzad) شناخته میشد.
نام های پیشین
هر دو نام های سورو و گمبرون هر دو واژه ایرانی داشته و در اصل به شکل های "سارو " (منسوب ساری یعنی گونه ای پارچه که در سمت هندوستان تولید میشده است) و خامه ور رون (محل دارای پارچه و تور و ریسمان) بوده و این نام می توانست به موجود کجکی راه رونده یعنی خرچنگ اطلاق شود که پرتقالیها آن را در زبان خویش به همین معنی یا به معنی گمرک گرفته اند. نام خامه ور ون در نام بندر خمیر استان هرمزگان واقع در شمال جزیره قشم زنده مانده است . بنابراین نام پرتغالی کامبارائو/کاماراو به کلمه فارسی خم برو و خمی رو می توانست سبب پدید آمدن نام کهن محلی نام این شهر یعنی خمبرو در معنی جایگاه خرچنگها شده باشد. گرچه معلوم نیست که پرتقالیها نام گمبرون (خام ور ون) را رسماً در زبان خویش به معنی جایگاه خرچنگ یا شهر گمرکی گرفته باشند.
یونانیان نام کهن بندرعباس را در لشکرکشیهای اسکندر و نیروی دریایی او "سالمونت" می نگارند که آن را نیز می توان به همین معنی جایگاه تولید پارچه ساری / ساره یا سالمو (تور، ریسمان) گرفت.
وازه ثیاب در زبان عربی که معنی جامه ها و البسه است؛ مسلم می نماید نام تیاب خود همان شهر سورو (سالمونت) زمان باستان یعنی بندر عباس کهن منظور بوده است.
نام جرون همان طوریکه گفته شده است:"جرون نام قدیمی جزیره هرمز بود، اما پس از جابجایی مرکز تجاری و بازرگانی هرمز کهن (میناب) به این جزیره و ایجاد شهری بنام هرمز در این جزیره، کم کم اسم هرمز با توجه به پیشینه تاریخی آن، جای جرون گرفته و بعنوان جزیره هرمز شهرت جهانی یافت.بعدها نام جرون در بندرگاهی که در منطقه سورو کهن وجود داشت، استفاده گردید. با رونق و گسترش تجارت در جزیره هرمز بندر جرون هم رو به رشد نهاد از این بندر برای بارگیری وتخلبه کالاهای تجاری جزیره هرمز استفاده می شد .جرون شهری است نیکو و بزرگ و دارای بازارهای خوب که بندرگاه هند و سند می باشد و مالتجاره های هندوستان از این شهر به عراق عرب و عراق عجم و خراسان حمل می شود
کلمه جِر در فارسی به معانی شکاف زمین و نهر کوچک است. از این مفهوم در باب نام جرون دو نتیجه می توان گرفت. نخست اینکه از نام جر رون (جر ران، جر لان) مفهوم قطعه زمین جداشده از سرزمین و خاک اصلی یعنی جزیره اراده شده باشد. از اینکه در زبان فارسی اثر و نشانی از این مفهوم نمی بینیم؛ پس باید آن را کنار نهاد. دوم اینکه از آن معنی ناحیه ای که در کناره ای بلند آب گودی قرار گرفته یعنی بندر (بُن در یا بُن دریا) منظور شده باشد. از سفرنامه ابن بطوطه چنین مستفاد میشود که نام جرون به همین معنی اخیر گرفته شده و به بندرگاهی درشهر سورو اطلاق گردیده است. این نام بدین مفهوم می توانست بین بندرگاه شهر سورو و جزیره جرون (جزیره هرمز) مشترک بوده باشد.