05-27-2012، 12:52 PM
خیلی سخته اون لحظه ای که یکی به اشتباه بزرگی که در قبال تو کرده اعتراف می کنه
اشتباهی به بزرگی تباه شدن زندگیت
و تو فقط بغض می کنی
و این سوال رو لبات یخ می زنه
چرا؟!؟!
: بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را به حراج گذاشته ام!
بی انصاف چانه نزن... حسرت هایم به قیمت عمرم تمام شده
به حرمت نان و نمکی که با هم خوردیم
نان را تو ببر که راهت بلند است و طاقتت کوتاه
نمک را بگذار برای من که می خواهم این زخم همیشه تازه بماند!
تو میخواستی بشی سنگ صبورم ، تو شدی سنگ و من هنوز صبورم
دلم نگرفته از اینکه رفته ای دلگیرم از همه دوست داشتنهایی که گفتی ولی نداشتی
اشتباهی به بزرگی تباه شدن زندگیت
و تو فقط بغض می کنی
و این سوال رو لبات یخ می زنه
چرا؟!؟!
: بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را به حراج گذاشته ام!
بی انصاف چانه نزن... حسرت هایم به قیمت عمرم تمام شده
به حرمت نان و نمکی که با هم خوردیم
نان را تو ببر که راهت بلند است و طاقتت کوتاه
نمک را بگذار برای من که می خواهم این زخم همیشه تازه بماند!
تو میخواستی بشی سنگ صبورم ، تو شدی سنگ و من هنوز صبورم
دلم نگرفته از اینکه رفته ای دلگیرم از همه دوست داشتنهایی که گفتی ولی نداشتی